دانلود رایگان پاورپوینت

مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.

دانلود رایگان پاورپوینت

مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.

دانلود رایگان بررسی مورچه های سیاه آتشین

مورچه‌های سیاه آتشین وارده، به طور اتفاقی از آمریکای جنوبی به صورت تغییرپذیر وراد آلباما شده‌اند اوّلین گزارش در سال 1918 داده شد توزیع آن تاکنون منحصر به قسمتهایی از می‌سی‌سی‌پی و آلیاما شده است
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 20 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
بررسی مورچه های سیاه آتشین

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مورچه‌ها

(مورچه‌های سیاه آتشین)


تاریخچه:

مورچه‌های سیاه آتشین وارده، به طور اتفاقی از آمریکای جنوبی به صورت تغییرپذیر وراد آلباما شده‌اند. اوّلین گزارش در سال 1918 داده شد. توزیع آن تاکنون منحصر به قسمتهایی از می‌سی‌سی‌پی و آلیاما شده است.

مورچه های قرمز آتشین وارده از حدود سال 1930 وارد شده‌اند و بیشتر از 260 میلیون جریب زمین در نه منطقه جنوب شرقی آمریکا آلوده شده‌اند که شامل بیشتر قسمتهای فلوریدا، جورحیا، جنوب کارولینا، تینیس، آلباما، می‌سی‌سی‌پی، آرکانزاس، و تگزاس و اوکلاهوما می‌باشد.

این‌گونه خیلی فراوان شده است. و وقتی زیاد شده‌اند خیلی از مورچه‌های بومی را بیرون کرده‌اند. توانایی انتشار در غرب و باقی ماندن در آریزونای جنوبی و در طول سواحل اقیانوس آرام تا واشنگتن وجود دارد.

مورچه‌ها سرتاسر جهان روی می‌دهند. مورچه‌های دروگر در غرب رود می‌سی‌سی‌پی و جنوب وجود دارد. که گونه‌های مشترک شامل مورچه‌ دروگر غربی
Polyygomyrmex occidentalis، مورچه‌های قرمز دروگر p barduts ، مورچه‌های دروگر کالیفرنیا p. californicus و مورچه دروگر فلوریدایی p. badius می باشد.

مورچه برندة برگ تگزاس در نیمه شرقی تگزاس غرب مرکزی لویسیانا رخ می‌دهد.

در شمال شرقی آمریکا مورچه‌های مزارع و مورچة پیاده رو و مورچه‌های قرمز، و Alleg heney mound و گونه‌های مشترکی در مناطق چمنزار هستند. خیلی از گونه‌های مورچه‌ها در چمنزارها در منطقة آمریکا بومی شده‌اند.

بیولوژی:

کلنی‌ مورچه‌های آتشین قرمز وارده شامل نوزادان و چندین نوع از بالغین هستند

1- نرهای بالدار که قابل شناسایی از ماده‌ها هستند با سر کوچکتر

2- ماده‌های قرمز متمایل به قهوه‌ای بالدار

3- کارگرها

مورچه‌های کارگر ماده های عقیم بدون بال هستند. آنها با دفاع کردن ملکه از مزاحمها و باغذا دادن ملکه، تنها غذایی که کارگران ابتدا خورده‌اند و با رهاندن ملکه از خطر، از ملکه محافظت می‌کنند. آنها همیچنین به جستجوی غذا می‌پردازند و از نوزادان مراقبت می‌کنند. نوزادان در تخم کرمی رنگ ساخته می‌شوند و سپس لارو و پوپ ایجاد می‌شود.

شکل بالدار مورچه یا دارای قدرت تولید مثل در تپه‌های خاکی زندگی می‌کنند تا زمانی که برای جفت‌گیری به پرواز درمی‌آیند. جفت‌گیری اغلب در بعدازظهرها و بعد از یک دورة بارندگی رخ می‌دهد. پروازهای جفت‌گیری بیشتر در بهار و پاییز رخ می‌دهد. نرها بعد از جفت‌گیری می‌میرند. در حالیکه ملکه بارور شده به زمین می‌آید تا یک مکان جهت آشیانه پیدا کند. بالهای ملکه می‌افتد و او شروع به حفر یک حفره می کند که کلنی جدید را شروع کند. بعضی اوقات چندین ملکه با هم در یک آشیانه می‌توانند پیدا شوند.

یک ملکه جدید باردار شده حدود دو جین تخم می‌گذارد هنگامی که آنها باز می‌شود 7 تا 10 روز بعد لارو ایجاد می‌شود که به وسیله ملکه غذا می‌خورند. بعد از آن که ملکه توسط کاگرها تغذیه می‌شود می‌تواند تا حدود 800تخم در روز بگذارد. لاروها در عرض 6 تا 10 روز تکامل می‌یابند و بعداً پوپ تبدیل می‌شود. بالغ ها 15ـ 9 روز ظاهر می‌شوند.

متوسط هر کلنی شامل 000/100 تا 000/500 کارگر و چندین صد شکل بالدار و ملکه‌ هستند ملکه می‌تواند 7 سال یا بیشتر زندگی کند در حالیکه کارگرها عموماً حدود 5 هفته زندگی می‌کنند. هرچند که آنها می‌توانند بیشتر زنده بماند.

دو نوع مورچه‌های آتشین وراده وجود دارد. شکل تک ملکه‌ای و شکل چندین ملکه‌ای.

کارگرها در کلنی‌های تک ملکه‌ای داخل زمین زندگی می‌کنند کارگران در کلنی‌های چندین ملکه‌ای آزادانه از یک تپه به تپة دیگر حرکت می کند که نتیجه‌اش یک افزایش برجسته‌ای در تعدد تپه‌ها در هر جریپ زمین بوده است.

مناطقی که به وسیلة کلنی‌های تک ملکه‌ای آلوده شده‌اند حدود 40 تا 150 تپه در هر جریب زمین می‌باشد (تقریباً کمتر از 7 میلیون مورچه در جریب) و در کلنی‌های که چندین ملکه وجود دارد بیشتر از 200 تپه در هر جریپ زمین و 40 میلیون مورچه در هر جریب رخ می‌دهد.

مورچه‌های آتشین وارده تقریباً در هر نوع خاکی تپه می‌سازند اما آنها ترجیح می‌دهند در مناطق آفتابی نظیر مراتع پارکها ـ چمنزارها ـ مرغزارها و مناطق کشاورزی لانه‌سازی کنند.

بلندی تپه ها به 18 اینچ می‌رسد که بستگی به نوع خاک دارد. اغلب تپه‌ها در الوارهای فاسد شده و اطراف کنده‌های درخت و درختان کلنی‌سازی می‌کنند کلنی‌ها می‌توانند زیرساختمانها ایجاد شوند. ساکن کلنی‌ها به طور مکرر از یک مکان به مکان دیگر کوچ می‌کنند. ملکه فقط به نصف دو جین کارگر جهت شروع کلنی احتیاج دارد. آنها می‌توانند تپه‌های جدید را توسعه دهند به چندین صد تپه که بیشتر هنگام شب رخ می‌دهد.

سیل باعث می‌شود که آنها کلنی‌هایشان را ترک کنند و شناور باشند تا زمانی که آنها به زمین دسترسی یابند که بتوانند تپة جدید را درست کنند.

آنها همچنین می‌توانند به مکانهایی داخل خانه مهاجرت کنند. مورچه‌های آتشین می‌توانند مفید باشند آنها ابتدائاً روی حشرات و بندپایان آفت غذا می‌خورند ما می‌توانیم، به این وسیله نیازمان را به حشره‌کشها در زمینة کشاورزی کاهش دهیم. در مناطق شهری مورچه‌های آتشین روی لارومسگها، ساسها و تخم سوسک حمام و کنه‌ها و دیگر آفتها تغذیه می‌کند.


محل زندگی:

تاریخچه زندگی و عادتها:

سیکل زندگی: در طول پرواز نکاحی مورچه‌ها، هنگامی که نرها و ماده‌های بالدار جفت می‌شوند و جفت‌گیری می‌کنند، بعداً اسپرم به ماده‌ها منتقل می‌شوند و نرها به سرعت می‌میرند. ماده‌ها به زمین می‌آیند و یک جای مناسب برای لانه‌گزینی انتخاب می‌کنند بالهایشان از دست داده و شروع به تخم‌گذاری می‌کنند. اولین نسل لاروها به وسیلة ملکه غذادهی و مراقبت می‌شوند. و کارگرهای عقیم مورچه‌ها پیشرفت می‌کنند. بعداً تنها نقش آن تخم‌گذاری است.

مورچه‌های کارگر از ملکه و نوزادان (تخم‌ها، لارو، پوپ) مراقبت می‌کنند. لانه را به وجود می‌آورند و از آن نگهداری می‌کنند. از کلنی دفاع می‌کنند و برای غذا به جستجو می‌پردازند.

شکل کلنی مورچه‌های آتشین وارده: شکل بالدار که دارای قدرت تولید مثل هستند در تپه‌ها زندگی می‌کنند تا زمانی که آنها به پرواز جفت‌گیری مباردت ورزند اغلب در بعد از ظهر زود و بعد از بارندگی اتفاق می‌افتد. نرها بعد از جفت‌گیری می‌میرند در حالیکه ملکه‌های باردار شده پایین می‌آیند که یک مکان مناسب جهت کلنی جدید پیدا کنند. بعضی اوقات چندین ملکه یک حفره‌ای حفر می کنند که یک کلنی جدید را شروع کنند.

یک ملکه جدید باردار شده حدود دوجین تخم به صورت خوشه‌ای قرار می‌دهد. در حالیکه تخم‌ها 7 تا 10 روز بعد باز می‌شوند لارو به وسیلة ملکه غذادهی می‌شوند بعد از آن ملکه توسط مورچه‌های کارگر غذادهی می‌شوند. او می‌تواند تا 800 تخم در متوسط هرروز بگذارد. لاروها 6 تا 10 روز بعد رشد می‌کنند و بعداً پوپ ایجاد می‌شود. و مورچة بالغ در 9 الی 15 روز ظاهر می‌شود. هر کلنی متوسط شامل 000/100 تا 000/500 کارگر، چندین صد فرم بالدار ملکه می‌باشد.

مورچه‌های ملکه می‌توانند 7 سال یا بیشتر زندگی می‌کند درحالکیه مورچه‌های کارگر حدود 5 هفته زندگی می‌کنند هرچند که آنها می‌توانند به مدت طولانی‌تری زنده بمانند.

دشمنان طبیعی مورچه‌های آتشین قرمز وارده:

میکروارگانیسمها: بعضی از عوامل پاتوژن می‌توانند به مورچه‌ها حمله کنند و چندتایی از آنها جهت کنترل مورچه‌های آتشین به کار برده شود که شامل میکوراسپوریدین Thelohania Salenopsae باکتری سودوموناس، چندین قارچ پارازیته که شامل Beuvaviabassia که به طور رایج جهت کنترل ارزیابی می‌شوند.

کومهای (نمالودهای پارازیته ) Steinerema.spp حشرات را جستجو می‌کنند و وارد بدن حشرات می‌شوند و در بدن آنها پیشروی می‌کنند.

انواع و گونه‌ها در تأثیراتشان متفاوت هستند.

گونه‌هایی که تا این تاریخ آزمایش می‌شوند باعث شده‌اند که موقتاً از تپه‌های درمان شده دور شوند اما چند کلنی واقعاً حذف می‌شوند. هرچند که دشمنان طبیعی اختصاصاً جهت تپه‌های مورچه‌های آتشین به کار می‌رود. اما عموماً این برنامة درمان جهت منطقة وحشی مناسب نیست.

بندپایان شکارچی و پارازیت ها: بعضی از گونه‌های مورچة بومی با مورچه‌های قرمز آتشین وارده برای خاک و منابع غذایی رقابت می‌کنند. آنها مخصوصاً شکارچی مؤثر جهت ملکه‌های مورچه‌های آتشین تازه باردار شده هستند.

شکارچی (Pyemotes TriTici) Strow. itchmite مورچه‌های آتشین ضعیف شده جهت غذا استفاده می‌کنند که آنها اگر به صورت مستقیم به کاربرده شوند مؤثر نیستند ولی دارای قدرت خطر برای استفاده کننده هستند.

یک امیداواری بزرگی برای موفقیت کابرد عوامل کنترل بیولوژی نظیر مگسهای فورید پارازیته (Diptera) که به طور رایج در آمریکا برای آزاد کردن آنها ارزیابی شده‌اند. اگر به صورت موفقیت‌آمیزی وارد شوند و ثابت شوند از آنها انتظار می‌رود در ایجاد یک منطقه بازدارنده بزرگتر از یک منطقه بزرگ اما آنها نمی‌توانند مورچه‌های آتشین را از ریشه برکنند.


شناسایی مورچه‌ها و طبقه‌بندی

مورچه‌ها حشرات اجتماعی هستند که آشیانه‌ها و کلنی‌ها را می‌توان در خارج خانه یا داخل خانه پیدا کرد. بعضی گونه‌ها مکانهایی را برای آشیانه ترجیح می‌دهند. آشیانه شامل یک یا بیشتر ملکه می‌باشد که تخم می‌گذارد و تخمها به وسیلة مورچه‌های کارگر حمل می‌شود. مورچه‌های کارگر عقیم هستند و یا ماده‌هایی هستند که قدرت تولید مثل ندارند که از ملکه‌ها مواظبت می‌کند و برای نوزادان (تخم، لارو، پوپ) به جستجوی غذا می‌پردازند.

بسیاری گونه‌ها تولید مورچه بالدار می‌کنند که دارای قدرت تولید مثل در یک زمانی از طول سال هستند. اینها نر و ماده‌های مورچه‌ها هستند که آشیانه را برای جفت‌گیری ترک می‌کنند که کلنی‌های جدید را درست کنند. هنگامی که مورچه‌های بالدار در خانه زیاد هستند به این معنی است که کلنی‌هایشان در جایی در داخل خانه قرار گرفته است. (تشخیص مورچه‌ها بالدار از موریانه‌ها در مشخصات پایین آمده است.)

موریانه‌های بالدار

در جفت بال که هر دو در سایز و شکل هم‌اندازه‌اند

آنتن شبیه مو

قسمت بین سینه و شکم باریک نیست

مورچه های بالدار

دو جفت بال، بالهای عقبی کوتاهتر

آنتن زانوی

قسمت بین سینه و شکم باریک

مورچه‌ها که متعلق به حشرات هستند از راستة همی‌پترا و خانواده فورمیسیده، بیشتر گونه‌ها در تگزاس رخ می‌دهد. اکثر گونه‌ها به عنوان آفت محسوب نمی‌شوند. هرچند که دیگر حشرات از مورچه‌ها تقلید می‌کنند و به طور سطحی شبیه آنها هستند، علامت اختصاصی فورمیسیده‌ها شامل یک بخش عمیق بین سینه و شکم می‌باشد. که به نام Pedical ofmetasoma نامیده می‌شود. این بخش یک یا دو قسمت دارد. بعلاوه آنتنها عموماً زانویی شکل هستند. مورچه‌ها در اکثراً نقاط، حشرات اجتماعی واقعی هستند و کلنی‌ها شامل یک ملکه مورچه‌های نر و مادة قابل بارور که بالدار هستند و ماده‌های عقیم کارگر که بدون بال هستند. این گونه‌ها در خاکهای مختلف یک منطقه رخ می‌دهند.

فورمیسیدها دارای 7 تا زیرخانواده هستند و بعضی از آنها که عموماً از علفزارها گزارش شده‌اند از دو زیرخانواده هستند.

1) زیرخانواده میر میسینه‌ها: (آنتن 10 بندی با 2 قسمت چماقی در انتها)

Tetra morium- Caespitum L. The pyramid ants.

Texas leafcutting ant.

2- زیرخانواده فورمیسینه: که شامل

Cornfiedant à lasius alienus

Red and à PormiCapallideful

مورچه‌های آتشین در این گروه هستند.

مورچه‌های آتشین مهمترین مورچه‌ها هستند و عمده‌ترین مورچه‌های آفت در علفزارهای جنوب شرقی آمریکا هستند. مورچه‌های بومی آتشین شامل
solenopsis geninata و مورچه‌های آتشین جنوبی Solenopss xyloni و دو گونه مورچه‌های وارده به نامهای مورچه‌های سیاه آتشین وارده Solenopsis richtera و مورچه‌های قرمز آتشین وارده به نام Solenopsis –invicta Buren هستند.

توصیف از مراحل مورچه‌های آتشین قرمز وارده Soenopsis invicta بالغ:

کلنی ‌های مورچه‌ شامل نر و ماده بالدار که داری قدرت تولید مثل هستند که کوچکتر از مورچه‌های کارگر عقیم ماده هستند. اندازه بدن این مورچه‌ها در گونه های مختلف، متفاوت است. ماده‌های دارای قدرت تولید مثل، مورچه‌های برنده برگ در تگزاس می‌تواند حدود mm20 باشد و مورچه‌های دروگر اندازة آن 9-5 میلی‌متر است و رنگشان قرمز متمایل به قهوه‌ای است. یا اندازه مورچه‌های آتشین قرمز وارده از 4- 5/1 میلی‌متر است و رنگشان قرمز متمایل به قهوه‌ای است به طور متوسط، مورچه‌های کارگر از کلنی‌های چندین ژنی کوچکتر از مورچه‌های کارگر از کلنی‌های تک‌ژنی هستند.

تخم: تخم مورچه‌ها سفید تا زرد کم‌رنگ هستند و شکل آنها در گونه‌های مختلف متفاوت است. تخم مورچه‌های دروگر کمتر از 25 میلی‌متر و بیضی شکل است.

لارو: لارو مورچه‌ها سفید متمایل به کرمی هستند، بدون پا و به شکل کرم هستند. همراه با یک کپسول کوچک قابل دیدن که قطعات دهانی را در بردارد. مورچه‌های دروگر شبیه به کدوی خمیده یا کدوی قلیانی هستند.

پوپ: پوپ مورچه‌ها شبیه بالغ در سایز و هم شکل هستند. همراه با ضمائم که به صوت واضح، مانند رشته‌هایی روی بدن آنهاست. ابتدا آنها سفید متمایل به کرمی هستند ولی وقتی که بالغ در آن پیشرفت کند تیره می‌شوند پوپ بعضی گونه‌ها مانند مورچه‌های آتشین برهنه هستند درحالیکه در گونه‌هایی دیگر نظیر مورچه‌های دروگر در کپیسولهایی شبیه پیله رخ می‌دهد.


مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.

دانلود رایگان بررسی تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداری

این مقاله پیرامون چگونگی استفاده از متود عطف بماسبق ، بحث هایی را عنوان نموده است اینکه آیا این متود بکارگرفته می شود یا خیر و به موضوع تغییر اجباری حسابداری نیز پرداخته است و تأثیر آن را روی شیوه های اندازه گیری و تشخیص مورد بحث و بررسی قرار داده است موضوع دیگر یاد شده این است که آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان
دسته بندی حسابداری
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 66
بررسی تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداری

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

تشخیص سهم متعارفی تغییرات اجباری حسابداری : موردی از مندرهای ناشی از مقدار نقصان سرقفلی انتقالی

چکیده :

این مقاله پیرامون چگونگی استفاده از متود عطف بماسبق ، بحث هایی را عنوان نموده است اینکه آیا این متود بکارگرفته می شود یا خیر و به موضوع تغییر اجباری حسابداری نیز پرداخته است و تأثیر آن را روی شیوه های اندازه گیری و تشخیص مورد بحث و بررسی قرار داده است موضوع دیگر یاد شده این است که آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی هستند که به وسیلة شرکت های کانادایی اجرا کنندة بخش 3062 روی سرقفلی خریداری شده گزارش شدند .

نتایج مان نشان می دهد شرکت ها برای ضررهای ناشی از کاهش سرقفلی انتقالی هم زیادتر ارزیابی می کنند و هم کمتر . ما همچنین نشان می دهیم که هیئت های بازرسی مستقل و مجزا از لحاظ مالی ، برای فرصت طلبی مدیریت ممنوعیت هایی قائل می‌شوند.

کلید واژه ها :

حسابداری برای سرقفلی ، کاهش یا نقصان در سرقفلی ، هئیت بازرسی ، حاکمیت شرکت ، تغییرات اجباری حسابداری

در این مقاله بررسی شده است که آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها روی موقعیت های پذیرش شرکت ها تأثیر می گذارد و اگر تأثیری دارد این تأثیر چگونه است .

وقتی شرکت ها باید از متود عطف بماسبق استفاده کنند تا تغییر اجباری حسابداری را بحساب آورند ، موقعیت چگونه است .مهمتر آنکه به بررسی گزارش انگیزه ها و محدودیت های توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی می پردازیم که به وسیلة شرکت های کانادایی گزارش شده است .

این شرکت ها از استانداردهای اصلاح شدة سرقفلی خریداری شده پیروی کردند .

از سال 2002، گرچه استانداردی به طور مشترک تهیه شد و اجرا گردید SFAS 142 در ایالت متحده ، بخش 3062سازمان کانادایی کتابچة حسابداران صاحب امتیاز در کانادا ) اما شرکت های کانادایی و امریکایی باید (a) کاهش ارزش سرقفلی را متوقف کنند و (b) تست نقصان دو مرحله ای روی سرقفلی هر سال را در تاریخ معینی در یک روز انجام دهند همچنین در استاندارد ، تأکید شده شرکت ها باید ضررهای ناشی از نقصان تشخیص داده نشدة موجود را بصورت اثر انباشتی تغییر در اصل حسابداری تشخیص دهند.

محتوای کتب کانادایی فرصت بی نظیری را فراهم می کنند تا بررسی کنند آیا چنین موقعیت حسابداری مهم است یا خیر .

برعکس SFAS142 ، که متود اثر انباشتی را ملزم می سازد ، بخش 3062 تأکید می کند که متود عطف بماسبق برای بحساب آوردن تغییر در سیاست حسابداری به کار رود ( یعنی پذیرش ، حذف حساب ها باعث باز نگه داشتن عایدی های محفوظ می شود به جای آنکه درآمد خالص مطرح گردد)

آگاهی از موقعیت های گزارش مدیران در محتوای تشخیص سهم متعارفی مهم است چون استفاده از متود عطف به ماسبق در سال های آینده افزایش خواهد یافت :

درماه مه 2005 ؛SFAS 154 , FASB را صادر کرد . تغییرات حسابداری اصلاحات خطا که استفاده از متود عطف بماسبق برای به حساب آوردن تغییرات در اصول حسابداری ، برای سال های مالی آغازین در 15 دسامبر 2005 یا پس از آن الزامی است .

ما روی پذیرش SFAS142 / بخش 3062 تأکید می کنیم و برای این انتخاب چندین دلیل وجود دارد اولاً پیرامون این موضوع ، بحث و جدال هایی برپاست چون آن جایگاه قابل توجهی را برای تغبیر مدیریت ، قضاوت و تمایل ( انحراف ) هم در زمان پیدا شدن و هم در دوره های آینده به جا می گذارد و به برآوردهای غیر قابل بررسی ارزش شرکت و سرقفلی موجودش نیاز دارد .

همچنین SFAS142 ./ بخش 3062 یک محیط مناسب برای تست زمینة فرصت طلبی مدیریتی است با توجه به تشخیص اثر انباشتی تغییرات حسابداری اجباری مطابق با متود عطف بماسبق .

ثانیاً گرچه تشخیص سهم متعارفی ؛ به مدیران فرصت می دهد تا عایدهای عملیاتی آینده را با به حداکثر رساندن ضرر اولیه حفظ کنند ، اما آنها باید اثر منفی ضررهای ناشی از کاهش را روی کیفیت ترازنامه‌اشان و روی انتظارات جریان نقدی آینده شرکت کنندگان بازار در نظر بگیرند . بنابراین آشکار نیست کدام یک از انگیزه ها مستولی می شوند .

ثالثاً تصمیمات بر اساس پذیرش استانداردهای جدید اتخاذ می شود واحتمالاً بیشتر از یک دورة‌حسابداری را تحت تأثیر قرار می دهند . با ارائه مجموعة‌ثابتی از نقصان های موجود روی یک افق محدود و معین ، پذیرش حذف حساب ها می تواند به صورت شیوه های چاره اندیشی احتمالی ( بازدارنده ها) برای مدیریت عایدی های بالقوه آینده مشاهده شود . چون آگاهی (‌ارزیابی بالا ) از ضررناشی از نقصان انتقالی ، جایگاهی را برای ضررهای ناشی از نقصان یاکاهش سالانة متعاقب مهمتر به جای می گذارد ، نهایتاً پذیرش بخش 3062 / SFAS142 ، آستانة کاهش را پایین آورده و تشخیص ضررهای کاهش بزرگ را امکان پذیر می سازد .

در مقاله ای ، (2006)Weber , Beatty نشان می دهند که موقعیت های پذیرش SFAS142 به صورت قراردادی و با انگیزه های بازاری در خصوص تبادل بین زمان و تشخیص دادن ویژة صورتحساب در آمد در ایالات متحده توأم می باشند.

این مقاله حداقل از لحاظ 2 جنبة اصلی با مقالة weber , Beaty فرق می کند .

اولاً مطالعه ما به بررسی موقعیت های پذیرشی پرداخته که در این موقعیت ها شرکت ها به جای متود اثر انباشتی ، باید از متود عطف بماسبق استفاده کنند .

شاهد تحربی و روایتی بیان می کند که هر دو متود اجرا ، به طور متفاوت دریافت می شوند حتی اگر هیچکدام اثری روی عایدهای بالای خط نداشته باشند مطابق با نظریة (2003)Karleff ، متود عطف بماسبق ، میتواند از عهدة خنثی کردن اثر به خوبی برآید و به رویدادهای منفی نیز توجه می کند چون آنها در گذشته مدفون می شوند در صورتحساب درآمخد ظاهر نمی شوند . واین برعکس متود اثر انباشتی است بنابراین ، بررسی صورتحساب درآمد برای گزارش رویدادهای منفی مفید بوده و مزیت هایی به همراه دارد . با توجه به این ایده (1992)Hoskin , Gujarthi , (1995) Lilien , Haw , Balsam نشان می دهند که وقتی موقعیت بین اثرانباشتی و متود عطف بماسبق را بر می گزینند تا تغییرات حسابداری ، را به حساب آورند ، مدیران تمایل دارند تا متود اثر انباشتی راانتخاب کنند واین موقعی است که اثر تغییر ، افزاینده درآمد است . برعکس ، آنها وقتی متود عطف بماسبق را ترجیح می دهند که اثر انباشتی تغییر ، کاهندة درآمد باشد . تشخیص سهم متعارفی نیز برای شرکت ها فرصتی را فراهم آورده تا وقتی اثر تغییر را در سیاست حسابداری در عایدهای سه ماهه اشان فاش می کنند، کمتر به آینده ارتباط داشته باشد . نزدیک به 50% شرکت های نمونه امان تست نقصان ناشی از سرقفلی انتقالی را در گزارش های عادی های سه ماهه اشان حتی ذکر هم نکردند .

ثانیاً ، ما به چهارچوب گزارشی جامع تری متکی هستیم تا بزرگی ضررهای ناشی از کاهش سرقفلی انتقال گزارش شده را شرح دهیم .توانایی مدیران برای فرصت طلبی کردن حداقل تا حدی به کارآیی اطلاع رسانی هیئت بازرسی بستگی دار SFAS142/ بخش 3062 برای سال های مالی آغازین در 1 ژانویه 2002 و یا پس از آن بکار رفت . این دوره با فشارهای زیاد از جانب هیئت های بازرسی برای مهار کردن بهتر میدریت عایدی ها، و کلاهبرداری در صورتحساب مالی و اصلاح استانداردهای حاکمیت شرکتی به طور سراسری مطابق با آن هدف توأم می باشد علاوه بر این ، ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی ، بزرگ بودند.

بنابراین انتظار می رفت که تست نقصان ناشی از سرقفلی انتقالی در معرض رسیدگی دقیق و جامع هئیت های بازرسی قرار بگیرند .

از شرکت های دارای تناسب بالاتر مدیران و رؤسای آگاه به زمینه های مالی و مستقل انتظار می رود که در گزارش هئیت های بازرسی ، ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی غیر عادی پایین تری را ثبت کند.

در اینجا به شرکت های کانادایی می پردازیم که باید ازمتودهای عطف بماسبق استفاده کننده متودهایی که منجر به استفاده از مجموعه انگیزه های گزارش دهنده می شوند، این انگیزه ها تاحدی متفاوت از ایده های weber , Beaty (2006) هستند .آن همچنین فرصتی را برای خدمات ارزنده به این صنف را فراهم می کند .اولاً انتظار داریم ، انحراف هدف نسبت مالی تؤام با ضررهای بزرگتر ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی باشد . تحت متود عطف بماسبق ، ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی ، سرمایه ها و سهم متعارفی را به طور برابر کاهش می یابند بدون آنکه درامد خالص تحت تأثیر قرار بگیرد ، و این باعث افزایش و یا بالا بردن ارزش RoA , RoE می شود .

ابتکار ، انگیزه ای را برای شرکت های دارای حدی پایین تر از میانگین RoA , RoE خلق می کند تا نقصان اولیه را به حداکثر برساند و به این ترتیب ارزش این نسبت ها به سمت هنجار صنعت آورده می شود. این انگیزه فقط برای شرکت هایی مطرح است که از متود عطف بماسبق استفاده می کنند چون ضرر انتقالی ، به طور برابر ، سرمایه ها ، سهم متعارفی و درآمد خالص تحت متود اثر انباشتی را کاهش می دهد به این ترتیب RoA , RoE نیز کاهش می یابند. ما همچنین انتظار داریم که ارزش اختیارات سهام قابل تبدیل به پول و نیاز به تأمین مالی با ضررهای پایین تر ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی همراه باشد . نهایتاً برای بررسی اینکه آیا استفاده از متود عطف بماسبق در واقع رفتار گزارش دهندة متفاوت را تحریک می کند‌، ما گزارش عملیات شرکت های لیست شدة متقاطع در ایالات متحده را باگزارش عملیات شرکت های لیست شده در بورس سهام تورنتو ( TsX) مقایسه می کنیم شرکت های موجود در لیست متقاطع (‌عرضی ) که ضرر ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی را تحت Gaap کانادایی گزارش میدهند . مسئول ضرر انتقالی درآمد خالص هستند و این تعهد مطابق با Gaap US است و طبق آن رقمی از عایدهای ارزیابی شده در نوشته ای برای صورتحساب های مای افشاء می شود

اینکار به طور بالقوه ، بعضی از مزیت های بررسی صورت حساب درآمد را برای تشخیص ضرر انتقلای ، حذف می سازد و انگیزه ای برای شرکت های لیست شدة عرضی جهت ثبت ضررهای کمتر ناشی از نقصان سرقفلی وانتقالی خلق می کند تا اختلاف بین درآمد خالص گزارش شده تحت Gaap ایالت متحده و کانادا به حداقل برسد .

این فرضیه می تواند فقط در مجموعة قوانین کانادایی تست شودچون شرکت های ایالات متحده لیست شده در TSX نباید اصلاحی در زمینة اختلافات اصلی بین Gapp کانادا و ایالات متحده را فراهم کنند.

نتایج تجربی ، ارتباط بین ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقال گزارش شده و انگیزه های گزارش دهندة مدیران و محدودیت های آنها را نشان می دهند به نظر می‌رسد این نتایج را ثبت می کنند تا انحراف از میانگین صنعت RoA , RoE به حداقل برسد مثل وقتی که آنها تغییری را رد CEO تجربه می کنند نتایج در شرکت هایی ثابت هستند که ضررهای پایین تری از نقصان انتقالی از ثبت کردند تا از انحراف بیشتر از اهرم میانگین صنعت جلوگیری شود ، وقتی سودهای تشخیص داده نشده قابل اندازه ای روی اختیارات سهام اجرایی قابل عرضه وجود داشته باشند و وقتی آنها در ایالت متحده در لیست عرضی باشند، همین موقعیت مطرح است . یافته هایمان نیز نشان می دهند که شرکت هایی با تناسب بالاتر علم مالی و رؤسای مستقل در گزارش هئیت بازرسان ، ضررهای پایین تر غیر طبیعی از کاهش سرقفلی انتقالی ثبت می کنند که با چنین روسایی ثابت است، و به طور مؤثری فرصت طلبی مدیریتی را باتوجه به ضررهای نقصان سرقفلی انتقالی محدود می کند. آنالیز بیشتر نشان می دهد که موقعیت های گزارش دهندة سرقفلی شرکت ها تحت تأثیر انگیزه ها قرار می گیرند تا ضررهای ناشی از کاهش سرقفلی انتقالی را تنها وقتی به حداکثر برسانند که ضرر انتقالی انتظار رود با این حال ، انگیزها برای به حداقل رساندن ضررهای ناشی از کاهش سرقفلی انتقالی تحت تأثیراینکه آیا سرقفلی کل شرکت کاهش یافته یا خیر قرارنمی گیرند.

بقیة مقاله به صورت زیر سازماندهی شده است : بخش بعدی اطلاعات زمینه را فراهم می کند و مروری بر تحقیق قبلی دارد،بخش بعد از آن ، فرضیه های تحقیق را فراهم کرده است ، مدل ها و متغیرها در بخش چهارم معرفی شدند .

نتایج نیز در ادامة این مباحث ارائه شدند و بخش آخر نتیجه گیری از مطالب است

زمینه

حسابداری برای تغییرات حسابداری

تغییرات حسابداری میتوانند بااستفاده از یا اثر انباشتی ، متود عطف بماسبق و یا متود فرانگری گزارش شوند نظریة APB شمارة‌20 در سال 1971 صادر شد تغییرات حسابداری حاکی از آن است که اثر تغییر ارادی در اصل حسابداری بااستفاده از متود اثر انباشتی گزارش می شود (AICPA 1971)

روند حسابداری برای تغییرات حسابداری اجباری درهر اعلامیة جدیداً صادر شده‌ای طراحی شد همراه با متود اثر انباشتی که در طول دهة‌90 ، به طور چشمگیری عمومی شد مادامیکه FASB قادر بود متودی انتخاب کند که هزینه های اجرای استانداردهای جدید را به حداقل برساند، اغلب به خاطر بالارفتن هزینه های ایجاد شده توسط کاربران مورد انتقاد قرار می گرفت کاربارنی که با گزارش های مایل مطابقت نیافته سروکار داشتند.

SFAS154 – تغییرات حسابداری و اصلاحات خطا –APB شماره 20 درماه 2005 جایگزین شد. 154 SFAS به صورت بخشی از پروژه تقارب (همگرایی) کوتاه مدت FASB توسط هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی (IASB) صادر شده الزاماً بیان میکند که اثر تغییرات ارادی و اجباری حسابداری با استفاده از متود عطف بماسبق گزارش شد. انتظار می رود که 154 SFAS گزارش مالی را با بالا بردن ثبات اطلاعات مالی بین دوره ها تقویت میکند، بنابراین هزینه ای مطرح شده برای کاربرانی کاهش می یابد که دیگر با تغییرات به شیوه ای که شرکت ها، تغییرات حسابداری را اجرا می کنند، سروکار ندارند (2005FASB). با این حال اگر یک استاندارد جدید به طور گسترده ای به فرضیات صلاحدیدی متکی باشد، متود عطف به ماسبق ممکن است، فرصت طلبی مدیریتی را تشویق کند چون تنظیم انباشتی، متسقیماً از طریق بازکردن عایدی ای محفوظ جریان می یابد، بنابراین موقعیت های گزارش دهنده مدیران تحت پوشش قرار می گیرد. یک چنین استانداردی، بخش 3062/142 SFAS در رابطه سرقفلی خریداری شده است.

حسابداری برای سرقفلی

بخش 3062/142 SFAS بیان می کند که شرکت ها (a) باید کاهش سرقفلی را حذف کنند و (b) یک تست دو مرحله ای نقصان روی سرقفلی هر سال در یک تاریخ انجام دهند. شرکت ها باید ابتدا ارزش متعارف هر واحد گزارشی را با ارزش دفتری اش مقایسه کنند. اگر ارزش دفتری مازاد وجود داشته باشد، ارزش متعارف سرقفلی یا کم کردن ارزش متعارف سرمایه های خالص به استثنای سرقفلی از ارزش متعارف واحد گزارشی، محاسبه میشود. ارزش متعارف سرقفلی تهیه شده واحد گزارشی نیز با ارزش دفتری اش مقایسه می شود و مازاد آن به صورت یک حساب حذف شده ثبت می شود. بخش 3062/142 SFAS برای سال های مالی بکار می رود که در 1 ژانویه 2002 و یا پس از آن شروع می شوند. یک تست نقصان انتقالی باید قبل از پایان سه ماهه دوم سال پذیرش اجرا شود تا تغییر در سیاست حسابداری بکار رود. متود اثر انباشتی باید برای به حساب آوردن تعییری در ایالات متحده بکار رود در حالیکه در کانادا، استفاده از متود عطف بماسبق معرفی شده است. ضررهای نقصان سالانه برای درآمد حاصل از عملیات در هر دو کشور منظور می شوند.

روند نقصان، موقعیت یا گزینه تشخیص حذف حساب را با مجبور کردن شرکت ها برای تست نقصان سرقفلی هر سال حذف می کند، در حالی که آنها با صلاحدید قابل توجهی در رابطه با زمان بندی و اندازه گیری ضررهای نقصان هنوز برجای می مانند. اولین منبع صلاحدید مدیریت، اختصاص دادن تراز باز سرقفلی به واحدهای گزارش دهنده متفاوت است. دومین منبع صلاحدید مدیریتی، سنجش ارزش متعارف واحد گزارش دهنده و سرمایه ها و بدهکاری های قابل شناسایی اش است. صلاحدید شرکت در رابطه با ضررهای انتقالی، به دو شیوه انجام میشوند: یا آنها، ضرر ناشی از نقصان انتقالی را زیاد ارزیابی می کنند و حذف حسابی بزرگتر از نقصان اقتصادی لازم ثبت می کنند، یا اینکه آنها کم ارزیابی کرده و یا نقصان لازم را تشخیص نمی دهند . مدیران ممکن است انگیزه هایی برای به حداکثر رساندن ضرر انتقالی داشته باشند چون آن روی صورتحساب درآمد تشخیص داده نمی شود، متناوباً، آنها ممکن است بخواهند تا تشخیص نقصان را تا دوره های بعدی به تاخیر بیاندازند چون اثر منفی ضرر انتقالی میتواند روی کیفیت ترازنامه و روی انتظارات جریان نقدی بعدی شرکت کنندگان بازاری چشمگیر باشد. آنها (مدیران) همچنین می خواهند تا تشخیص نقصان را در صورتی به تأخیر بیاندازند که معتقد باشند ارزش های متعارف افزایش می یابند.


مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.

دانلود رایگان بررسی شاخه نرمتنان (Phylum Mollusca)

اعضای شاخه نرمتنان بدن نرم و بدون تقسیمی دارند معمولاً سر آنها در قسمت جلو است و یک پای شکمی و تودة‌ احشایی پشتی نیز در بدن آنها وجود دارد بدنشان کم و بیش از یک روپوش (Mantle) نازک احاطه شده است اغلب در یک صدف آهکی خارجی محفوظ اند این شاخه از پنج رده تشکیل میگردد که از لحاظ ظاهر، طرز زندگی و رشد با یکدیگر اختلاف دارند
دسته بندی علوم پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 13 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
بررسی شاخه نرمتنان (Phylum Mollusca)

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

شاخه نرمتنان (Phylum Mollusca)

اعضای شاخه نرمتنان بدن نرم و بدون تقسیمی دارند. معمولاً سر آنها در قسمت جلو است و یک پای شکمی و تودة‌ احشایی پشتی نیز در بدن آنها وجود دارد. بدنشان کم و بیش از یک روپوش (Mantle) نازک احاطه شده است اغلب در یک صدف آهکی خارجی محفوظ اند. این شاخه از پنج رده تشکیل میگردد که از لحاظ ظاهر، طرز زندگی و رشد با یکدیگر اختلاف دارند.

1- رده دو عصبیها مانند کیتونها

2- رده ناوپایان مانند دنتالیوم

3- رده شکمپایان مانند حلزونهای صدفدار و بی‌صدف.

4- رده تبرپایان مانند صدفهای خوراکی دو کفه‌ای

5- رده سرپایان مانند نوتیلیها

6- اسکوئیدها ، هشتپایان و غیره

فسیل شناسی نرم تنان:

یکی‌ از مهمترین بخش های بی‌مهرگان خصوصاً از نظر مطالعه فسیل شناسی نرم تنان است. نرم تنان در دریا، آبهای شیرین، دریاچه‌ها و بالاخره خشکی زندگی می‌کند.

نام نرمتنان اصولاً برای انواع به کار برده شده که قسمت سخت ندارند و لذا به دو دسته تقسیم شدند: دسته‌ای دارای قسمت سخت و دستة‌دیگر بدون قسمت سخت می باشند.

اساسی تقسیم بندی جدید به وسیلة‌ دانشمندی فرانسوی پایه گذار شد و او بر اساس شباهت قسمتهای نرم و قسمتهای سخت، نرم تنان را به سه رده تقسیم بندی کرده که عبارتند از: گاستروپودار، سفالوپودا و دو کفه‌ای‌ها .

صور مشخصة نرم تنان عبارت است از:

1- عدم بند بند بودن بدن

2- تقارن ارگانیسم بدن نسبت به یک صفحه

3- مرکزیت عضو حساس در سر (به استثناء پلسی پودا)

4- پوشیده شدن بدن به وسیله پوست

5- خواص اختصاصی دستگاه گوارش و سیستم عصبی

6- صور مشخص در حالات لاروی

پوست دارای سلول‌هایی است که غشاء را ترشح می‌کند. غشاء در کلیة نرم تنان از کربنات کلسیم ساخته شده و تمام یا قسمتی از آن به صورت کلیست یا آراگونیت است. معمولاً غشاء خارجی گاهی کاملاً داخلی است.

ردة گاستروپودا: بدن معمولاً در یک غشاء مارپیچ غیرمتقارن قرار دارد. سر مشخص و دارای یک یا دو زوج Tentacle و یک زوج چشم است. پا عریض و مسطح است ولی در انواع شناگر به شکل بال مانندی در می‌آید.

ردة شکم پایان

ردة شکم پایان بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین گروه از نرم تنان است و دربرگیرندة بعضی از ابتدایی‌ترین نرم تنان (بعضی از شکم پایان دریازی) و بعضی از تکامل یافته‌ترین آن ها (بعضی شکم پیان خشکی زی) است. صدف این جانوران یک تکه و معمولاً مخروطی شکل است که تودة‌ احشایی را احاطه کره است. سر و پای عضلانی معمولاً تقارن دو طرفی دارد ولی این تقارن به علت پنج خوردن تودة احشایی، در تودة احشایی به چشم نمی خورد.

شکم پایان از طریق جلد (جبه) و یا حفرة جبه که نقش شش را بازی می کند، تنفس می‌کند. جداش و یا تک جنس و هر مافرودیت هستند و در عده‌ای چرخة زندگی مستقیم است.

در شکمپیان (به یوننی Gaster = شکم + Podos= پا) سر که در قسمت جلو بدن است، پای شکمی، که طویل است تقارن دو جانبی دارد. تودة احشایی معمولاً درون یک صدف پشتی جای میگرد و هر دو بطور مارپیچی پیچیده و غیر متقارن میباشد. سر تودة کم و بیش استوانه‌ای شکلی است که بدون آنکه از بقیة‌ بدن مشخص باشد بطرف جلو ادامه دارد. بر روی سر زواید حسی موجود است که شاخک نامیده میشود و بر حسب نوع حیوان متفاوت میباشد. دهان در انتهای قدامی بدن واقع است و در داخل دهان زبانة‌کوچکی وجود دارد بنام سوهانک. در این عضو دندانهایی وجود دارد که تعدادش در انواع مختلف متفاوت است و در بعضی نمونه‌ها بالغ بر چندین هزار است.

چین خوردگی پوست بدن یا روپوش حفرة وسیعی را تشکیل می دهد که آنرا حفرة روپوشی مینامند.

دستگاه دم زدن، مجرای مواد دفعی و مجرای دستگاه تناسلی، در حفرة روپوشی قرار دارد.

در شکمپایان اجدادی شاید در همة قسمتها تقارن دو جانی وجود داشته است.

ولی در گونه‌های زنده قرینة دو طرفی کامل از بین رفته است زیرا بدن جانور در حول محوری که از رأس صدف عبور مینماید 180 درجه یا کمتر دوران حاصل نموده است و در اثر این دوران حفرة روپوشی در نزدیک سر جانور قرار گرفته است.

شکمپایان معمولاً دارای یک جفت چشم هستند که بر روی سر و احیاناً در انتهای قدامی بدن روی شاخکها قرار گرفته ‌است.

ساختمان چشم در این جانوران فوق‌العاده ساده میباشد و اغلب از حفرة کوچکی تشکیل می‌یابد که روی آن جسم شفافی که عمل عدسی را انجام میدهد، وجود دارد. در داخل حفرة مزبور چند سلول که دارای ذرات رنگین است یافته میشود؛ از هر سلول حفرة چشمی رشته عصبی نازکی جدا می‌‌گردد که اجتماع آنها عصب چشمی را تشکیل می‌دهد. در تروکوس کناره حفرة مزبور یکدیگر نزدیک میشود و در نتیجه چشم شکل حفره بسته‌ای را به خود میگیرد که در داخل آن جسم شفافی که عمل عدسی را انجام میدهد یافته میشود و در توریو و مورکس کناره‌های چشمی بهم متصل میگردد.

حس بویایی بوسیله دو زایده کوچک که بر روی سر قرار دارد صورت می‌گیرد و بالاخره مابین سایر اعضاء حسی که در جانوران مزبور یافته میشود میتوان از عضو تعادلی یا استاتوسیست نام برد. این عضو بوسیلة رشته عصب نازکی به عقدة‌ مغزی جانور مربوط میشود.

دستگاه وازنشی شکمپایان کلیه‌ها میباشد. در بدن عده‌ای از آنها دو کلیه یافته میشود ولی فقط یکی از آنها با حفرة دور قلبی مربوط میگردد مثلاً در هالیوتیس کلیة چپ و در فیسورلا کلیة‌راست با حفرة دور قلبی مربوط میگردد پاتلا دارای دو کلیه غیرمساوی میباشد که هیچیک از کلیه‌ها با حفره دور قلبی ارتباط ندارد.

در نزدیک بیشتر شکمپایان یکی از کلیه‌ها از بین رفته است. در این دسته از جانوران علاوه بر کلیه اندامهای دیگری یافته میشود که در عمل ترشح مواد زاید شرکت دارد مانند غده‌ای که بر حسب نوع جانور مجاور دهلیز و یا حفره دورقلبی قرار دارد بنام غده دور قلبی و سلولهایی که در بین سلولهای بافت هم بند جانور یافته میشود.

دستگاه عصبی این جانوران از عقده‌های عصبی مغزی، پایی، احشایی و غیره تشکیل یافته است که بوسیلة رشته‌های یکدیگر مربوط میگردد.

در نزد اغلب شکمپایان قسمتی از قلب لوله گوارش را احاطه می‌کند، گاهی قلب طوری اطراف لوله گوارش را احاطه کرده است که بنظر میرسد لوله گوارش قلب را سوراخ کرده و از آن عبور نموده است.

عمل دم زدن در شکمپایان متفاوت است و بیشتر بوسیله آبشش تنفس مینمایند ولی در ششداران عروق زیادی از جدار حفرة روپوشی عبور میکند و این قسمت از بدن را به ریه تبدیل می نماید.

مورفولوژی شکم پایان:

قسمت‌های نرم بدن شکم پایان: بدن نرم جانور در داخل صدف محافظت می گردد. مقعی که حیوان در حال حرکت می‌باشد، سر و پا بطرف خارج صدف گسترش می‌یابد. اما بخش نرم و یسرال در داخل صدف باقی می‌ماند. سر شامل شاخک‌های عصبی و چشمها می‌باشد و در بخش زیرین سر، دهان جانور قرار گرفته است که در داخل آن اندامی به نام رادولا وجود دارد که از تعدادی دندانهای شاخی کوچک تشکیل یافته است. این عضو وسیله‌ای برای فرو بردن مواد غذائی می‌باشد. پا یک عضو کشیده با ته پهنی می‌باشد، حیوان با انقباض آن در موقع امواج مداوم، در روی کف دریا قادر به حرکت می باشد. شکم پایان خشکی، برای اینکه بتوانند بر روی سطح خشک حرکت کنند. ماده لزجی را بر روی آن ترشح می‌کنند.

«برآمدگی و یسرال» در سطح پشتی بدن قرار گرفته است. این بخش شامل دستگاه گوارشی و اعضاء دیگر می‌گردد. بخش بیشتر بدن در داخل صدف بحالت پیچ خورده قرار دارد. این قسمت بوسیله جبه که بطرف جلوی سر برای تشکیل فضائی کشیده می‌شود پوشیده می گرد، بدین معنی که حفره جبه بر عکس موقعیت عادی نرم تنان دیگر، در سمت جلو قرار دارد. بخشهای دیگر بدن شامل مخرج می شود نیز در سمت جلو قرار دارد، به این دلیل که مانتو و ویسرا در طی تکامل لاروی، در حدود 180 درجه نسبت به سر و پا پیچ خوردگی دارند.

در اشکال دریائی آنها معمولاً حفره مانتو، شامل برانشیهای پر مانندی می‌باشد. جانور بوسیله مژه‌هائی که در داخل حفره مانتو قرار دارند اکسیژن آب را گرفته و آنرا به بدن خود می‌رسانند. در بعضی از اشکال، حاشیة جلوئی مانتو ممکن است یک لوله گسترده‌ای را بوجود آورد که به آن سیفون داخل کنده می‌گویند که آب را مستقیماً به تیغه های ششی می‌رساند. اشکال خشکی آنها فاقد تیغه‌های ششی میباشند و حفرة مانتو در عمل به شش یا ریه تبدیل می گردد.

شکم پایان خشکی

هلیکس Helix صدف آن نازک، شکل آن گرد و دارای سطح صاف است. صدف ممکن است دارای ناف باشد. دهانه صدف تقریباً بیضی شکل است.

این جنس از ائوسن تا حال یافت می‌شود.

هلیکسی از شکم پایان مخصوص خشکی است و از زندگی کردن در آب بی‌نیاز میباشد زیرا حفرة مانتوی آن به منزله یک شش عمل می‌کند. اشکال مختلفی از آنها در خشکی‌ها سراسر جهان یافت شده است، این حیوان، مخصوصاً در مناطقی که دارای آب و هوای مرطوب و خاکهای آهک‌دار هستند، فراوان یافت می‌شود.

تاریخ زمین‌شناسی شکم پایان

سنگواره اولین گروه از شکم پایان در سنگهای کامبرین یافت شده است. تیره های زیادی از آنها در طی دورانهای پالتوزوئیک ظاهر شده‌اند، عده‌ای از آنها ناپدید شدند و بوسیله شکم پایان‌تر سیری که تعدادشان بسیار زیاد و متنوع میباشد جایگزین گردیده‌اند. امروزه تعداد شکم پایان از رده‌های دیگر نرم تنان بیشتر می باشد.

شکم پایان یافت شده در پالئوزوئیک محدود به صدف‌های شب کلاهی شکل و یا با پیچ‌خوردگی حلزونی شکل میباشند، صدفهای پیچ خورده در یک سطح در بین آنها نمایان هستند. در بیشتر صدفها، دهانه کامل است اما در اشکال زیادی از آنها یک شکاف خارج کننده وجود دارد.

در اروپا سنگواره شکم پایان در بین آهکهای و نلوک و آهکهای رسیفی دوره کربونیفر از دوره‌های دیگر پالئوزوئیک فراوان‌تراند.

در بیشتر گاستروپودهای مزوزوئیک دهانه صدف کامل میباشد، شکلهائی که دارای مجرای سیفون مانند هستند در اواسط مزوزوئیک ظاهر شده اند و در طی دوره کرتاسله به مقدار زیاد افزایش یافته‌اند.


مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.