دانلود رایگان پاورپوینت

مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.

دانلود رایگان پاورپوینت

مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.

دانلود رایگان بنزوات سدیم مورد مصرف در صنایع غذائی 1 - ویژگیها و روشهای آزمون

پیشرفت صنایع غذائی و تولید انبوه مواد غذائی لزوم استفاده از افزودنیهای خوراکی را ایجاب نموده است استفاده از این ماده نگهدارنده فقط در آن دسته مواد غذائی و به مقادیری مجاز است که مصرف آن در استانداردهای مربوطه قید شده است هدف از تدوین این استاندارد ارائه ویژگیها بسته‏بندی نشانه گذاری نمونه برداری و روشهای آزمون بنزوات سدیم مورد مصرف در صنا
دسته بندی دام و طیور
فرمت فایل doc
حجم فایل 117 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
بنزوات سدیم مورد مصرف در صنایع غذائی 1 - ویژگیها و روشهای آزمون

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

پیشرفت صنایع غذائی و تولید انبوه مواد غذائی لزوم استفاده از افزودنیهای خوراکی را ایجاب نموده است .

استفاده از این ماده نگهدارنده فقط در آن دسته مواد غذائی و به مقادیری مجاز است که مصرف آن در استانداردهای مربوطه قید شده است .

1 ـ هدف و دامنه کاربرد

هدف از تدوین این استاندارد ارائه ویژگیها , بسته‏بندی , نشانه گذاری , نمونه برداری و روشهای آزمون بنزوات سدیم مورد مصرف در صنایع غذائی می‏باشد .

2 ـ تعاریف و اصطلاحات

در این استاندارد واژه‏ها و اصطلاحات با تعاریف زیر به کار برده می‏شود :

2 ـ 1 ـ بنزوات سدیم 2

بنزوات سدیم ماده‏ای است شیمیائی با فرمول C6H5COONa و وزن ملکولی 144/1 که مصرف آن در مواد غذائی با اسیدیته بالا می‏تواند از رشد باکتریها , کپکها و مخمرها ( قارچها ) جلوگیری نماید و به این لحاظ در بعضی از مواد غذائی که مصرف آن مجاز شناخته شده است به کار می‏رود . این ماده به سه شکل گرد , دانه و یا پرکهای بلورین 3 در بازار عرضه می‏شود .

2 ـ 2 ـ محموله 4

محموله مقداری از کالاست که طبق یک قرارداد در یک نوبت حمل و تحویل می‏شود . یک محموله می‏تواند شامل یک یا چند بهر باشد .

2 ـ 3 ـ بهر 5

در یک محموله واحد , تمامی بسته هایی که از نظر اندازه و محتوی یکسان بوده و از یک پخت 6 واحد تشکیل شده باشد را یک بهر می‏گویند . اگر یک محموله از پختهای مختلفی تشکیل شده باشد بسته‏های متعلق به پخت یکسان باهم گروه بندی شده و هر گروهی یک بهر جداگانه را تشکیل می‏دهد .

3 ـ ویژگیها

بنزوات مورد مصرف در صنایع غذائی باید دارای ویژگیهای زیر باشد :

3 ـ 1 ـ ویژگیهای فیزیکی

3 ـ 1 ـ 1 ـ قابلیت انحلال

قابلیت انحلال بنزوات سدیم در آب مقطر و اتانل باید طبق بند 7 ـ 2 ـ 1 این استاندارد باشد .

3 ـ 1 ـ 2 ـ دامنه ذوب

دامنه ذوب اسید بنزویک حاصل از ترکیب بنزوات سدیم با اسید کلریدریک بین 121/5 تا 123/5 درجه سلسیوس می‏باشد ( روش آزمون طبق بند 7 ـ 1 ـ 1)


مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.

دانلود رایگان بررسی اصل توحید وخدا ترسی در رفتار امامان

حضرت عبد الله حسین ( ع ) قدرت بر کائنات و زمین و زمان دارد اما چقدر تسلیم است ولی ما مظلومیت را یادمان می رود یعنی اینکه باید مطیع بود موقعی که فرمانی به شما می رسد به حضرت مولا اگر فرمان می رسید نسل معاویه را از جا می کند اما فرمان نرسید تسلیم شد که خودش را و اولادش را و کلیه اصحابش را شهید کنند و خم به ابرویشان نیاورند
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 29 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
بررسی اصل توحید وخدا ترسی در رفتار امامان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

حضرت عبد الله حسین ( ع ) قدرت بر کائنات و زمین و زمان دارد اما چقدر تسلیم است ولی ما مظلومیت را یادمان می رود یعنی اینکه باید مطیع بود موقعی که فرمانی به شما می رسد. به حضرت مولا اگر فرمان می رسید نسل معاویه را از جا می کند اما فرمان نرسید. تسلیم شد که خودش را و اولادش را و کلیه اصحابش را شهید کنند و خم به ابرویشان نیاورند.

سالک اراده ندارد « آنچه فرمان از او رسد هستم » حضرت ابوالفضل آب را آورد بالا و بلافاصله آب را ریخت گفت دستی که بی اجازه مولا آب را بگیرد باید بیفتد ادب نبود تا من آب بخورم لذا دست باید قطع شود فرمود آب بیاور نفرمود آب بخور پس من ادب را در برابر اما به جا نیاوردم.

کشتی ولایت نوح است به گشتی پناه ببر. کشتی هدایت، خاندان علی است.

اصل توحید است که توحید را هم کسی نفهمیده است از راه ولایت باید توحید را دریافت کنید ولایت خمیر ترش مایع است در واقع مایه ای است که در ماست می زنند مایه ای که پنیر درست می کنند، مایه ای که به شیر می زنند تا ماست درست شود ولایت مایه است و همان نقطه نورانی است. او می گوید با تمام پیغمبران بوده ام نه این که این جسم بوده.

ما دستمان به دامن ابر مرد جهان است. در خانه مرتضی علی ( ع ) صاف بیایید ما دستمان به ابرو مرد اول دنیا تا آخر دنیاست دست است تا دست علی. از در این خانه تکان نخورید و هر اندازه فراخور استعداد خودتان است عمل کنید به شرع خدا و پیغمبر و طریق مرتضی علی ( ع )

در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد

طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد

اگر او به وعده گوید که دم دگر بیایم

همه وعده مکر باشد بیفتد اوشما را

دوستان مرتضی علی اگر بخواهند، قویتر از موسی می شوند در این خانه اهل بیت صدق مؤثر است.

ائمه اطهار ( ع ) کلا نیرو و انرژی اند همه قدرت ها دست آنهاست هر کاری بخواهند می توانند بکنند آنجا که رفتیم ما رانجات می دهند.

چرا در اینجا به علی موسی الرضا ( ع ) در همان خطبه در نیشابور فرمودند:

چهار هزار قلم طلا این حدیث را نوشتند) که کشتی نجات این خاندانند خود ایشان فرمودند پس این خاندان را رها نکنید اینجا سردی گرمی دارد باید در سردی بیشتر فشار آورید: «چو معشوق ناز نماید شما نیاز کنید » آن وقت یک جرقه دیگر به شما می زند اما اگر سرد شدی و دوری گرفتی کم کم دور دور می شوی و از ولایت کنده می شوی کار نکنید از ولایت کنده شوید یک جهش کنید شاید جرقه ای بخورید پیامبر ( ص ) فرمودند: علی ( ع ) نفس من است این چه نفسی بوده است؟ این با آن فرق دارد این نفس مطمئنه است یعنی او من است و من اویم او نفس من است من هم نفس اویم یعنی وقتی که او تفکر وحی که نازل می شود فرقی نمی کند:

نشنیده زمصطفی تأویل گشته مکشوف بر دلش تنزیل

سرقرآن نخوانده بود به دل علم دو جهان وراشده حاصل

نفس نفس کشندة تنزیل جان جانش چشندة تأویل

( سنایی )

آینه دور و است عقل که کل پیغمبر ( ص ) است و علی ( ع ) عشق کل است:

عشق را بحر بود و دل راکان شرع را دیده بود و دین را جان

( سنایی )

عشق جانشین عقل است: عقل و عشق کامل و مکمل همند.

در برابر مکمل نیروی تصرفی است است ولی کامل برای خودش تکمیل است و برای خودش خوبست و می چرخد دور چرخش دور خودش اما مکمل این طور نیست میلیونها از آن کشف می شود یعنی ایجاد می کند و به هر کس دلش می خواهد می دهد. مکمل متصرف در اشیاست. خلافت را غصب کردند و آنکه آمد عدل را بر پا نگذاشتند.

ترجمه: هان – به خدا سوگند – فلان – جامه خلافت را در پوشید و می دانست خلافت جز مرا نشاید، که آسیا تنها گرد استوانه به گردش در آید.

عدالت با علی ( ابوتراب ) زیر خاک وقت « خاکی وشم، خاکی وشم » او به بشر یاد داد. علی آنچه را فرمود عمل کرد و به ما یاد داد بیشتر مردم نفهمیدند السلام علیک یا مذل المومنین ایکه مومنین را خوار کردی، او چقدر تحمل می کند می تواند با یکک اشاره همه رمی و آسمان را در بر می گیرد ولی صبر مردم زمان خودش، از نظر باطن امر ایشان را نشناختند فقط در ظاهر می شناختند او که می تواند زمین و آسمان راتصرف کند می گوید این مردم بچه اند دارای تما نیرو و قدرت هست ولی یک نگاه نکرد خوب ما ارگ یک سیلی بخوریم فوری دست به دامن می شویم و شروع به نفرین کردن می کنیم. این بی ظرفیتی است که کسی که ظرفیت نداشت نباید دنبالش رفت. کسی که ظرفیت داشت می تواند توجه کند و یا نکند.

اول تمرین کن شناگری را یاد بگیری بعد به کشتی ولایت خود را برسان ، خودت غرق نشو نیمخواهد کسی را نجات دهی کشتی وسط دریاست کوسه و نهنگ و… هست باید خودت را رد کنی باید تمام وسایل را جور کنی تا به کشتی ولایت برسی وصال یک وارسته ای می خواهد که واقعا عمل کند برود تا دل نکنی نمی شود . راهی که اولیا بدال و نجبا و نقبا و رجال الغیب رفتند، کار ما نیست. مگر لطفی شود گاهی لطفی به یک کسی می کنند دره خود فناکی جلویمان است.

گاهی لطفی به کسی می کنند شاید نجات پیدا کند. پیغمبران آمدند به ما یاد دهند که اختیار هست پیغمبران واسطه حقند دست در دست تا دست علی این راه ولایت است. باید انسان مربی داشته باشد که اگر بگوید بمیر و بی خیال از همه بشود وقتی این را برداشت کرد، آینه اش جلوه گر حق می شود.

ولایت به یوشع می رسد. پیر صامت است تا نبوت هست تا موسی هست او سکوت می کند وقتی امر شد او ناطق می شود در زمان مولا علی ابن ابیطالب همین طور امام دوم و سوم وقتی بودند وقتی رسید به علی آنهایی دیگر صامت بودند ولایت اینست بودند.

شاهراه حقیقت در ولایت است نجم ثابت در خود انسان باید ظهور کند تا بتواند از آن ظهوری که در خودش به وجود آید ظهور صاحب الزمان ( عج ) را دریابد ظهور که پیدا شد دیدن مشکل نیست.

انسان ها بعدی است باید چهارم در او ظهور کند و تربیت شود توسط منجی وقت امام زمان ( عج ) است و باید تربیت شود منجی امام زمان است در آن زمان ولایت در تاو ظهور می کند .

اگر ما به نیروی ولایت دست یابیم آن نور وجودی خودمان را می شناسیم . نوری که برای ما نازل شده که امام زمان باشد بر ما ظهور کند تا در وجود خودت ظهور نکند امام زمانی ظهور نخواهد کرد اگر در تو ظهور کند دیدنش آسان است. خودت باید در علمی و کتابی نیست، الهامی است یعنی نزول است آنچه نزول کند لطف است قطر دایره امکان ( امام زمان عج ) چهار او تا رانگه داشت است ( میخهای زمین و آسمان را نگه داشته است )

اگر خواسته باشید از حقیقت ایشانم دم نزنید زبان الکن است اگر یک ذره از نظر ایشان به وجود ما بتابد یک خلق را آتش می زند.

امام زمان را اول باید در خودت جستجو کنی . آنچه در قبر پیش می آید همین است از اینجا شروع کنید.

همه مطالب گفتنی نیست باید خودت آن را کنی. معشوق است که عاشق را می کشد، همان طور که زلیخا یوسف را به اتاق کشید:

هیچ عاشق خود نباشد وصل جو جز که معشوقش بود جویای او

ماباید کاری کنیم تا خدا را به وجودمان بکشیم، اگر او را کشیدیم کار تمام است.

بگذار خودش جلو بیفتد. خودش در را باز می کند به شرط آنکه معشوق را به سمت خود بکشی . بگویی باید امشب بیایی مهمان من باشی . بدش نمی آید . عاشق کلک می زند تا به هر طریقی معشوق را بکشاند ولی معشوق فرار می کند:

اگر او به وعده گوید که دم گر بیایم همه وعده مکر باشد بفریبد او شمارا

باید در مولا، محور ادغام بود نتیجه ، این اعمال تسلیم محض بودن به پیر است.

در داستان « رومیان و چینیان » مثنوی ، آنکه پرده ای ترسیم کرد، شریعت بود و درمیان صیقلی کردند اهل باطن هستند که ضمیر افراد را می خوانند.

اگر می خواهی متحمل سختی و فشار شوی به مولا متوسل شو. اگر عشق و حال می خواهی به حسین ابن علی ( ع ) ، اگر دنیا و آخرت را می خواهی به علی ابن موسی ارضا ( ع ) راه مولا سخت است زیرا خود می فرماید:

ترجمه: پس به صبر گراییدم حالی که دیده از خار غم خسته بود و آوا در گلو شکسته.

باید ولایت را بفهمیم! هاجر ولایت اسماعیل را درک نکرد. وقتی که در سعی صفا و مروه بود مقام هفتمش را طی کرد، گرچه دریاس بود یعنی دیگر از همه چیز نا امید شده بود، برگشت دید چیزی که دنبالش بود و می خواست، زیر پای پسرش است فهمید پسر یاور ولایت است، یعنی همین اولاد اسماعیل دارای ولایت شدند.

از چند نفر دو یا سه نفر می رسند و اگر شق القمر شود بقیه به طور نسبی باز هم آگاهی پیدا می کنند و بعضی از بعض دیگر بالاتر ، مثل یک رشته تسبیح که از اول تا پایین اتصال است و نباید این اتصال را از دست دهید به این بند آویزان باشید حتی اگر آخرش باشید ممکن است اولی اش طلا بی خالص باشد دومی اش زر ناخالص باشد سومی اش نقره باشد همین طور تا پایین بیاید و به آنم مس و روی برسد اما جزء بند هست اگر این تکان بخورد آن بالایی هم تکان می خورد این را می گویند اتصال سعی کنید اتصال پیدا کند.

شریعت و طریقت در « ولایت » تجلی نمود پیامبر ولایت داشتند و همین ولایت ظهورش در مولا بود عمل کردن بر شریعت و رأی شرط راه است که برای ما جلو انداختن رأی معصوم، ولایت است که مولا در ماجرای تعیین جانشین عمر فرمودند رأی خودم، اینجا رأی خودشان را تأیید کردند که هر زمان در رأی خاصی است یعنی درسنت پیامبر و رأی و اجتهاد با ولایت علی ، اینجا مولا می فرماید: رأی خودم یعنی رأی با زمان تطبیق می کند و هر زمانی با رأی یکی از ائمه است:

هر یک از ائمه مأمور آشکار کردن یکی از حالات مختلف پیامبر برای ما بودند. اما حسن با صبرشان که این حکم رأی ایشان است ورأی زمان امام حسین استقامت وزیر و با زور نرفتن است و اینکه سنگ بزرگ گرفتن و از کوه بالا بردن بهتر از من و دو نان است . استقامت حسین صبر حسن، ایمان حسین به ما درس می دهد :

صیقلی را از سرای فاطمه دریافتیم حکم و رأفت از وجود مجتبی دریافتیم

چون در آن زمان شایع کرده بودند اینها نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند در شرع کاهلند لذا ایشان در عبادت و حق و قیام و قعود جلوه کردند که باعث عظمت شریعت محمدی شد.

به دنبال عبادت اما سجاد، زحمات امام باقر و امام جعفر و امام صادق بود که ایشان در علوم آثار فراوانی داشتند چون علوم در زمان فتنه بنی امیه و بنی عباس در دنیا در حال توسعه بود و این مخصوص بغداد و عربستن نبود، کم کم علم داشت جولان می داد و گسترده علم امام کاظم داشت آشکار می شد خواستند آن را متوقف کنند. پس امام موسی کاظم را در زندان انداختند و خواستند جلوی ولایت را بگیرند که نشد و این امانت الهی از مولا به حضرت رضا رسید که ایشان نیروی ولایت را بازنده کردن تصویر شیر روی پرده بارز کردند باز دشمنان ولایت با مقاصد شیطانی علی بن موسی الرضا را به پس از ایشان فرزند شانن حضرت جواد الائمه اما محمد تقی مأمور برجود و بخشش هستند.

و الجود التقویه و التقویه والنقاوه النقویه

جود و بخشش از تقی بی علی دریافتیم

فاش گویم از تقی اسرار لا دریافتیم

چقدر زیباست؛ به هر کسی نظر و لطفی کرد؛ امام علی النقی سر آمد نقبا هستند و قدرت تصرف و پیوند و اصلاح قلبها را دارند. هیبتی که از امام حسن عسگری جرأت پرسش از جانشین ایشن را نکنند امام در نزوا باشند که امر بر ما تا زمان مهدی صاحب المر ( عج ) پوشیده بماند . چرا که موضوع غیبت امری الهی است.

ندانی بر آمد مگو سرما من آن صاحب راز را می شناسم

اختیار این است که بیایی و خودت را تسلیم راه کنی این را می گویند قدر و اختیار حضرت وقتی سر غلام را برید گفت« ما خواستیم » فاردنا اینجا جبر و اختیار است.

آخر رسید به جبر مطلق که گفت « او » [1] فراق افتاد بین او و بن خضر نمی توانست جبر را بکشد و قبول نکرد. جبر فقط مال اولیاء الله است که آنچه او می کند این تابع است. آنجا در جنگ خندق که عبدالرحمن ابن ملجم بچه بود و رکاب حضرت علی

( ع ) را می گیردپیغمبر تبسمی می کند و مولا می فرمایند که چیست؟ و پیامبر می فرمایند تو هم می دانی که اینها تو را نمی کشد قاتل تو این است . و عبد الرحمن زرنگ بود و فهمید گفت دستور بده دستهایم را قطع کنند و حضرت علی فرمرمودند که تو که کاری نکرده ای . قصاص قبل از جنایت! این موضوع خیلی خطرناک است و حضرت به او گفتند:

غم مخور جانا شفیع تو منم مالک روحم نه مملوک تنم

این چطور است و حادث و حادث را چگونه می بینید؟‌ حالا که هنوز خبری نیست و هنوز پنجاه سال جا دارد تا اتفاق بیافتد ولی چون غور کرده و جنبه دید نورانی اش آن مراحل را طی می کند می بیند.

کسی که چشم باطن دارد می بیند که تو انسان هستی یا نیستی و وقتی که به تو نگاه می کند صفتی که در توست به او نشان داده می شود. علاقه و عشق ورزیدن به پیر است که بینی کجا پا می گذارد تو همانجا پایت را بگذاری.

سوهان را به دست توم دهند باید آرام کار کنی تا زنجیر را ببری که از این زندان نجات یابی. سوهان ذکر است با ذکر و فکر و تمرکز و ریاضت شاقه مافوق الطاقه نجیر را ببر آن طرف سرمایه می خواهد . اینجا انرژی می خواهد استقامت برایتان واجب است. فاستقم کما امرت و من تاب معک (هود / 112)

تو سرمایه آینده را مصرف می کنی ما متأسفانه سر دیگران را عوض خودمان می خارانیم. ریاضت با یک نیروی باطنی می آید و شما از آن استفاده می کنید، اگر ترک خدمت کردی بد است لذا جرأت نمی کنی که به کسی تهمت بزنی. اگر بزنی چند روز دلت ناراحت است نفس لوامه ترا می کوبد و تو را به پشیمانی می برد این همان نیرویی است که تو کسب کرده ای و به دست آورده ای پس این نیرو را از دست ندهید تا به معنویت حقیقی برسید . پروازی است از درون به بیرون. روح از وجود شما خارج خواهد شد پس ما پیش از رفتن خارج کنید. آسان می روید و به سرنیزه روح را از شما نمی برند. تمام سلولها به زبان می آیند می پزندت و تو مرتب داد بزن ولی کسی نمی فهمد. اگر لطفی کند درست می شود یک قدم خلاق شرع برنداری البته راه طرقیت فقط راه گناه نکردن بلکه خیال گناه نکردن است تو یک نسخه انفرادی و انحصاری داری که خودت می دانی و خدای خودت و کسی که آن را به تو داده . غسل توبه و اتصال کنید که او از گناهان بگذرد.

مردان خدا ساختمانی را بنا کرده اند که خرابی ندارد آن دو متری قبر را محکم کرده اند معمارش هم ولایت است. اگر نکنند گیر می افتند تزلزل تر از صحنه ایمان بیرون می کند،‌هر کس ولایت را گم کرد بعد سقوط خواهد کرد.

هر کس به دنبال آن نیرویی که در وجودش تجلی کند فریفته شود، سقوط می کند چه عاملی باعث شد که این نیرو فرار بشود ؟ یا این نیرو را گم کند؟

همان چون و چرا در کار دوست چون و چرا کافی بود مردود گردی اگر چون و چرا کنی او وقتی باران می آورد خشت مال فریادش بلند است،‌باران نزند زارع دادش بلند است باران ببارد یا نبارد؟ پس تکلیف او چیست؟ «گر تو بهتر می زنی بستان بزنی بستان بزن»

خوب یک ولایت باید پشت این شرع باشد، یعنی یک نمکی باید در این شرع باشد. شیعه رایگان بدست نیامده چقدر مبارزه شده! ما کار نداریم تمام تمام شیعیان بودند که کشته داند ، سر دادند تا توانستند اسم مولا را رواج بدهند. شکر خدا را می کنیم که اکنون خد را هی انداخت جلوی ما که توانستیم راه حقیقت را دریافت کنیم که آن هم 12 امامی اصولی است.

پیر

در هر سلسله چهار پیر وجود دارد:

1- پیر ناطق 2- پیر دلیل 3- پیر صامت 4- پیر ارشاد

پشت پای پیامبران حرکت کنید تا دست ما را پیر غایب بگیرد پیر غایب صامت و پیر حاضر ناطق است.

پیر صامت که همان ولایت است،‌از نظر دیگران صامت است ولی برای شخص رهرو ناطق است با او سخن می گوید؛ سخنی بین آنهاست و کسی بین آنهاست و کسی بر آن آگاه نیست برای رهرو پیری ناطق که سخنش را همگان می شنوند نیز هست او حقایقی را ابراز می کند دلیل راه است هر چند گاهی هم او خود صامت می شود بهر حال صامت شناخته شده نیست.

پیری که چو بردلت نشیند حال ازل و ابد ببیند

پیری که نباشد از کرامت پیری که باشد استقامت

پیری که زخویش رسته باشد

پیری که مأمور به راهنمایی و هدایت شد، در هنگام وصل ، او می شود.

در موضوع اینکه کوشش مرید شرط است یا توجه پیر باید گفت که البته کوشش از جانب مرید باید باشد ولی حق هم کمک خواهد کرد.

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی

کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

حضرت سید علی مبدأ درویش در یکی از نوشته هایشان دارند که :

«روحها مظهر اقطاب و پیران هستند که در این دنبا به ما کمک می کنند»

او تا ابدال ،‌نجبا، نقبا، و رجال الغیب شما را نجاتتان می دهند،‌همراهتان هستند.

اکنون از 313 نفر یاران حضرت مهدی (ع) بیش از 200 نفر در کل کره خاکی نیستند. باید نیروی درون را استخراج کرد و به منصه ظهور درآورد کار پیر این است. ولی ابتدا سالک باید قدرت جذب را پیدا کند تا پیر کند تا پیر آنها را ظاهر کند پیر قدرت باز کردن گنجینه اسرار وجوددارد منتها مقیاسش متفاوت است. نار همان شهوت است؛ باید مثبت و منفی هر دو در انسان موجود باشد تا برقی و تلالؤیی ایجاد شود؛ در صورت نبود هر کدام چراغ روشن نخواهد شد. با نظر پیر سالک می تواند کائنات وجودش را تسخیر کند و پس از این او را به حرکت در می آورد هر سلولی در بدن،‌نیرویی است که باید ظاهر شود.

پیر خرابات آمد ما اسرار دلها اندر بر ما

پیران و اقطابی که در این راه بدون تظاهر و پاداشی خدمت می کنند و در همین دنیا علامتش معلوم است، می توانند در این عالم گره از کار مردم باز کنند،‌انرژی را گرفته و متصرف است.

راهی است نجات دهنده باید از اولیا و بزرگان کمک بخواهیم آنها را می توانند ما رانجات دهند. حالا شاید هم میلشان نباشد که نجات دهند. یک پیری دیدم و از او کمک خواستم و به او گفتم دعایی بفرمایید و او گفت : خدا انشاءالله دنیا را به شما بدهد پیرگاهی دعایی دنیایی می کند و دعایی طرفی نمی کند چون آن طرف خیلی سخت است و ممکن است آن طرف یقه خودش را هم بگیرند. هر چه نصیب است نشانه هایی در سیمای همه هست و این نشانه ها را اهل الله که اولیا، اولیا را می شناسد و اگر وارد شود به یک جمعی که اولیا دیگر نشسته باشند آنها می فهمیدند که چه کسی وارد شده و فقط اهل الله این را می شناسند نه آنها که کارشان فقط حرف الله است.

انسان کامل خودش رسیده است. انسان کامل مکمل خودش رسیده است و می تواند دیگران را هم هدایت کند ولی بعضی مواقع خودش میل ندارند اما بیشتر اوقات مأمور به هدایت سلسله می شود مولوی تا شمس را ندیده بود کامل مکمل نبود به او نیاز داشت شمس خودش کامل مکمل بود عشق داشت معدن را پیدا کرده بود.

تا با خودی تو بی منی باید که ویرانت کنم

آنکه چشم باطن دارد می بیند که تو چه انسانی هستی یا نیستی و یا عشق ورزیدن به پیر باشد باید ببینی او چه می کند تا پایت را بگذاری جای پایش تا به یکدم گاو عصارت کند. یک باشد باید ببینی او چه می کند خودش نگاهت می کند و حالات روزت را می بیند و اعمال روزانه ات را هم می بیند پیر تمام اینها را می فهمد. تو خودت را دست کن آن موقع انسان می شوی وقتی که از در وارد می شوی و انسان نیستی من چکارت کنم؟ همینطوری نمی شود که از در آمد به او بگویم چکاره ای . دعوا و مرافعه نکیند سرچیزهای بیخودی.


مرجع جمع آوری و به اشتراک گذاری پاورپوینت،دانلود قالب و تم، پاورپوینت های های برتر دنیا.