دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
مقیاس یا اندازه گرفتن
تایچی اهنو با گفتن «جایی که در آن استانداردی وجود ندارد هیچ بهبود نمی تواند وجود داشته باشد» وعده می دهد. راه دیگر گفتن این است «جایی هیچ چیزی اندازهگیری نمی شود، چیزی توسعه پیدا نخواهد کرد».
این فصل اندازه گیریهای ابزارها را بررسی می کند و می فهمیم که اندازه گیری به تنهایی هیچ چیزی را توسعه نمی دهد. علم آمادیک وسیله قدرتمندی است که ابعاد نامرئی را به چیزهای مرئی و قابل فهم تبدیل می کند. هیچ راهی وجود ندارد تا در این متون صدها ابزار موجود را کاملاً تعریف کنیم. منابع اضافی در کتاب شناسی می تواند یافت شوند. به وسیله نگاشت جریان ارزش، نمودارهای اسپاگتی و داشبوردهای سمبولیک، تعداد زیادی از تکنیکها و روشهای اندازه گیری بیشتر بحث خواهد شد.
کلمه آمار می تواند باعث افسردگی یک اپراتور ماشین شود. هنوز علم آمار هر روز مورد استفاده قرار می گیرد میانگین دیگر پسر کوچک شما، میزان سوخت گاز وسیله شما، میانگین زمانی آموزش برای یک اپراتور یا میانگین اضافی کاری هفتگی. اینها نمونههایی از علم آمار هستند که هیچ کس بجز ریاضی دانان نمی توانند آنها را بفهمند. و به طور معمول می بینیم که مردم از استفاده از علم آمار در بخش هایی که پیچیدگی آن نسبت به این مثالهای ساده زیاد نیست جلوگیری می کنند اما هنوز نیاز به آنها خیلی مهم و با ارزش می باشد. هیچ کتابی درباره Siasigna نباید زمان کمی را برای بحث کردن درباره اصول و استفاده از آمار در یک برنامه بهبود مستمر صرف کند. علم آمار توصیفات عدد ساده می باشد. اندازه گیری به ما کمک می کنند تا چیزهای نامرئی را مجسم کنیم.
علم آمار راهی است که اعتمادمان را نسبت به یک مشاهده که از جهت دیگر فقط یک ایده است افزایش می دهد. آنها به ما کمک می کنند تا عملکرد یک تیم ورزشی را در مقابل تیم دیگر بسنجیم یا درباره خریدن یک ماشین یا انتخاب جایی برای زندگی، تصمیم بگیریم. دو نوع آمار اصلی وجود دارد: توصیفی و استنباطی.
آمار توصیفی مقادیر اطلاعات زیاد را خلاصه می کند. برای مثال: در یک گروه از 42341 نفر افراد تماشا کننده به مسابقه فوتبال، 31656 نفر مجوز معتبر دارند.
بنابراین 75 درصد از کل افراد در یک مسابقه راننده های با مجوزی بودند. برای رسیدن به این درجه از دقت و لیاقت باید اطلاعات مورد نیاز برای هر شخص جمعآوری شود.
آمار استنباطی از یک سری اطلاعات برای بدست آوردن نظر و ایده استفاده می کند برای مثال: اگر از 250 نفر افرادی که در یک مسابقه مصاحبه شدند و 180 نفر رانندههای با مجوزی بودند ما می توانیم تشخیص دهیم یا استنباط کنیم که 72% از کل شرکت کنندگان راننده های با مجوزی بودند. این آمار استنباطی است که توجه کمتری نسبت به مصاحبه 100% از شرکت کنندگان دارد اما آن مقدار زیادی زمان و کار را صرفه جویی می کند. در این مورد نتایج استنباطی با دقت 96% با نتایج توصیفی مقایسه می شوند. و 4% از راننده های دارای جواز توجیه ناپذیر هستند. وقتی که از روشهای نمونه برداری برای قضاوت کردن استفاده می کنیم یک مقیاسی از دقت بدست می آوریم.
تعداد زیادی از انواع داده ها وجود دارد که برای اثبات و آنالیز کردن داده های آماری شامل داده های غیر واقعی ترتیبی و اختلاف و نسبت استفاده می شود. دادههای غیر واقعی (نامی) در گروههای منطقی طبقه بندی می شوند. برای مثال شما 100 تا از وسایل نقلیه مسافری را که از جلوی منزلتان عبور می کنند را محاسبه کنید ودرصد هر وسیله نقلیه را مشخص کنید (مانند 35 اتوبوس- 25 کامیون و 40 Suvs).
اطلاعات ترتیبی، ارزش اندازه گیری را برای یک نمونه معین می کنند. برای مثال شما ارزش هر وسیله نقلیه را که عبور می کنند ارزیابی کنید (برای مثال کمتر یا بیشتر از 000/10 $ قیمت) اختلاف داده ها باعث مقایسه بین دو نمونه ها می شود برای مثال شما زمان بین ماشینهایی که از جلوی منزلتان عبور می کنند را اندازه بگیرید: نسبت دادهها معین می کند این که چطور زمان یک داده با داده دیگر متفاوت است. برای مثال شما تعداد افرادی که دو ماشین هستند و زمانی که بیش از یک نفر در ماشین وجود دارند را محاسبه کنید.
همچنین بعضی اصطلاحات کلیدی در آمار وجود دارد که برای کمک به فهم ابزارها استفاده می شوند مانند جمعیت- تغییرات- نمونه- کیفی- کمی- میانگین- متوسط- حدود تغییرات (دامنه)- انحراف و تغییرات نمونه.
یک جمعیت مجموعه ای از اعداد می باشد. برای مثال همه ماشینهای قرمز یا همه ماشینهای با شیشه پایین. یک متغیر یک مشخصه فردی در جمعیت است که صرف نظر از بقیه دسته بندی می شود. برای مثال هر ماشین قرمزی که اتومبیل کروکی نیز میباشد.
یک نمونه کوچکترین جزء از یک جمعیت بزرگتر می باشد. برای مثال ممکن است شما به جای تماشای 100 ماشین که از جلوی منزلتان عبور می کنند. یک نمونه 10تایی از آن را بگیرید. داده های کیفی داده هایی می باشد که اندازه گیری آنها مشکل میباشد. برای مثال چه تعداد اتومبیلهایی هستند که شما به تمیزی آن توجه می کنید. کمی یک مشخصه قابل قبول است. برای مثال تمام ماشینهایی که فرمان 15 in یا 38cm دارند.
میانگین، ارزش متوسط یک جمعیت یا یک سری اطلاعات می باشد. برای مثال میانگین (محول) مقادیر 5و4و5و4و6 عدد 8/4 می باشد. مقادیر فوق را با هم جمع کرده و بر تعدادشان تقسیم کنید بنابراین 9=5÷24 می شود. متوسط عدد میانی یک سری از مقادیر می باشد. برای مثال مقادیر را در یک ردیف از کوچکترین تا بزرگترین مرتب کنید 6و5و5و4و4 و عدد مرکزی را بیابید که 5 می باشد.
یافتن عدد مرکزی در اینجا آسان بوده و یک عدد فرد از مقادیر می باشد. اما اگر شما یک اعداد تصادفی از مقادیر داشته باشید ممکن است دو عدد میانی به عنوان متوسط پیدا شود. حدود تغییرات (دانه) اختلاف بین کوچکتر و بزرگترین مقدار میباشد. برای مثال تفریق کمترین عدد از بزرگترین عدد در اعداد فوق 2=(4-6)، (6و5و5و4و4) بنابراین حدود تغییرات در اینجا 2 می باشد. حد و تغییرات ساده ترین محاسبه از تغییرات در اندازه گیری یا سنجش یک فرایند می باشد. بخاطر اینکه تمام 6 سیگما روی کاهش تغییرات ناخواسته پایه گذاری شده است حدود تغییرات خیلی مهم می باشد.
واریانس نمونه مجموع محدود فاصله از میانگین تقسیم بر تمام اعداد نقاط داده منهای یک است. (محاسبه S در فصل 2 و جدول 1-5 نشان داده شده است). اندازه پیچ در محدوده یک سیگما خیلی شبیه به پیدا کردن واریانس نمونه در یک سری از اعداد می باشد. برای مثال جدول (1-5)
مقدار مجذور تغییرات میانگین |
تغییرات میانگین |
میانگین |
X داده ورودی |
64/0 |
8/0- |
8/4 |
4 |
64/0 |
8/0- |
8/4 |
4 |
04/0 |
2/0 |
8/4 |
5 |
04/0 |
2/0 |
8/4 |
5 |
44/1 |
2/1 |
8/4 |
6 |
10/0 |
واریانس نمونه |
8/2=2(8/4-6)+2(8/4-5)+2(68-5)+2(8/4-4)+2(8/4-4)
1/0=4÷8/2 همچنین و 4=1-(تمام نقاط داده)5
انحراف استاندارد نمونه مجذور ریشه مثبت از واریانس نمونه می باشد. برای مثال واریانس نمونه مقدار 7/0 محاسبه شد مجذور ریشه و از این عدد انحراف استاندارد می باشد (S) بنابراین:
این بخش درباره محاسبه حدود کنترل بحث نخواهد کرد. (انواع مختلفی حدود کنترل وجود دارد). در عوض آن روی روابط بین یک هدف و بیان کنترل به وسیله حدود 6 سیگما که بالای هدف قرار می گیرد متمرکز می شود. وقتی چیزی داخل نمودار کنترل قرار می گیرد حدود سیگما مفید می باشد. مانند حدود کنترل روی یک نمودار قدیمی. حدود کنترل، مقادیر محاسبه شده ای متفاوت از حدود سیگما هستند اما نتایج مقادیر می تواند خیلی نزدیک به حدود 38 شود. مثال رنگ کردن خطوط پیچیده در بزرگراه. حدود کنترل نشان می دهد که اندازه گیریهای بخشی در داخل ارزش انتظاری می باشند. اگر اندازه گیری بخشی ترویج به حرکت تدریجی در جهت پایان انجام دهند. حدود کنترل بال (UCL) یا حدود کنترل پایین (LCL) سپس یک روند دولتی می تواند بدست بیاید.
این طور نیست تا بگوئیم شما باید تمام وقتتان را برای تحدیل فرایند سپری کنید. اما دیدن روشهایی که روی می دهد می تواند از یک سقوط جلوگیری کند. اعم از اینکه رانندگی با یک ماشین یا طی کردن یک فرایند.
روشها به وسیله بخشهایی که بدون انقطاع به طرف پایین حدود کنترل یا حدود سیگما حرکت می کنند مشخص می شود. (اگر اتومبیل شما در معرض پیشامد متوالی به سوی نابودی قرار گیرد شما یا مسافر شما به تقاضای یک راه صحیح روی میآورید). بعضی از تغییرات جزئی در پشت و جلوی نمودار کنترل انتظار می رود و بطور طبیعی نیز بررسی شده است. آن یک حرکت ناگهانی یا پیشامد پیوسته و یکنواخت در جهت محدودیت است که یک زنگ خطر بوده و نیاز به توجه و بهبود دارد.
در خلاصه، یک آمار استنباطی مناسبی وجود دارد. شمار زیادی از افرادی که در مغازه شما کار می کنند احتمالاً از انجام اعمال ریاضی لذت نمی برند. قادر بودن برای به قدرت خود در آوردن اعداد و روشن شدن نتایج برای قابل فهم بودن خلاصه ها، یک مهارت بحرانی در دسترس به 6 سیگما خواهد بود. (اگر شما ریاضیات را در بعضی وقتها یا استفاده از آمار تمرین نکرده باشید نیاز محلی خود را به فروشگاه کتاب چک کنید. کتابها در ریاضیات و آمار میان اولین فرستاده به جعبه های بازیافت میباشد.
با اظهار تفکر، ابزارهای نرم افزاری وجود دارد که می تواند به افزایش سرعت مجموعه فرایند و کاهش بعضی از نیازهای اعضای تیم آموزش کمک کند. اگرچه، بعضی از زمینه های اصلی برای اعضای تیم تا قادر به انتخاب ابزار درست در زمان درست شوند. مورد نیاز می باشد. ولی از جهات دیگر آن جعبه ابزار کاملاً انباشته بدون هیچ آموزش مکانیکی می باشد. آنها باید، زمان و مکان استفاده اساسی هر ابزار و چگونگی کاربرد آن را بدانند. آنها به یک درجه از ریاضیات و آمار برای استفاده از این ابزارهای اساسی را نیاز ندارند. اما نیازمند بعضی از فهم اساسی که نمی توان از آن چشم پوشی کرد، می باشند.
برای اطلاعات بیشتر راجع به کاربرد آمار به سایت www.statasdirectcom رجوع کنید.
با یک مقدمه از آمار شما اکنون آماده هستید تا ببینید که این ریاضیات چطور در کنترل فرایند آماری بکار برده می شوند.
هیستوگرامها یک ارائه یا معرف گرافیکی از تاریخ یک فرایند می باشند. مانند مثال قالبهای سیمان در بحث Sixsigma. هیستوگرام می تواند چگونگی بخشهای تولیدی از یک فرایند را که در پراکندگی نرمال واقع می شوند مشخص کند. مانند هیستوگرام نشان داده شده در جدول (1-5).
تمام پراکندگی ها نرمال نیستند. پراکندگی های غیر نرمال چندین علت دارند. در کاربرد قالب سیمان این می توانست به وسیله داشتن اپراتورها، شیفتها یا ماشینهای بخشهای تولیدی مختلف یا حتی دو وسیله اندازه گیری مختلف، حداکثر نتایج اندازهگیری نشان داده شده مختلف علت محسوب شود. (جدول 2-5).
این به عنوان پراکندگی bi-Modal معرفی می شود. اگر قسمتها، نامنظم در خارج مرتب شوند یا اگر فرایند اجازه دهد بخشها بزرگتر باشد اما نه کوچکتر نسبت به یک استاندارد و هیستوگرام که به نظر می رسد ناقص بود. یا دارای انحراف می باشد در جدول (3-5) می توانست نتیجه بدهد.
چندین نوع و شکل پراکندگی با توضیح که چرا آنها راهی که انجام می دهند را نشان می دهند، وجود دارد. (جدول 3و5 پراکندگی ناقص) نمودار .
نمودارهای کلید ابزارهای آماری برای ثبت تغییرات می باشند. یک نشانه ریاضی برای میانگین و تقریباً هم نام برای یک نمودار دو بخش نشان داده شده به عنوان نمودار می باشد. (به عنوان یک مبحث معنی دار: R برای دامنه یا اختلاف بین کوچکترین و بزرگترین اندازه گیریها تعیین می شود.)
برای مثال اگر پنج تا قالب سیمان وزن شوند و نتایج ها به قرار زیر می باشند: 18و17و18و16و19 و وزن کل برای همه پنج قالب 88(1b) می شود. برای پیدا کردن میانگین، وزن کل یعنی (88 1b) برتعداد قالبها (5) تقسیم نمود. و نتیجه آن میانگین می شود که برابر 17.6 1b است. این میانگین به عنوان یک خط بالای نمودار در جدول (2-5) نشان داده شده است.
آن هدف نمی باشد اما به بیان دقیقتر میانگین در روابط هدف می باشد. دامنه به وسیله تفریق وزن سنگین ترین قالب (19 1b) از سبک ترین قالب (16 1b) بدست میآید که نتیجه آن 3 می شود. در یک نمودار ارزش دامنه نمی تواند کمتر از صفر باشد. طرح ریزی این دو مقدار () اولین قدم در بهبود یک جدول مانند مقدار نشان داده شده در جدول (2-5) می باشد.
ستونهای تحت کنترل به شما اجازه می دهد تا وزنهای بعدی را به طور گرافیکی شرح دهید. ارزش نمودار R و این است که انجام فرایند را در مرزمانی ارائه میدهند و به تشخیص روندها و مشکلات بالقوه قبل از اینکه آنها، ناقص باشند کمک میکنند. برای مثال در جدول (3-5) حتی با دامنه نسبتاً با ثبات میانگین () وزنهای قالب بتونی به کندی روندی نزولی دارد داشتن این می تواند به تیم برای فهمیدن چگونگی علت روند قبل نزول آن کمک نماید.
در دامنه های کوتاه اندازه گیریهای انفرادی ممکن است نموداری باشد. در دامنه تولید طولانی پنج یا اندازه گیریهای زیادی ممکن است در این مثال با هم میانگین شوند.
یکی از کمکهای بعدی در بهبود یک نمودار و با معنا این است که بر مشخصات مشتری و حدود کنترل بالا و پایین در نمودار تاکید نمائیم. جایز است ببینیم رابطه موقعیت آنچه که مشتری می خواهد با آنچه که فرایند تولید می کند. اگر فرایند روند صعودی داشته باشد یک محدوده مشخص یا در طول هدف تعریف می شود. سپس بطور واضح بعضی از اندازه گیریهای کنترل نیازمند تثبیت سریعتر می باشند.
جدول (4-5) نشان می دهد که محدوده های مشخصه مشتری نمودار در جدول (3-5) را تحت پوشش قرار می دهد. این ابزار برای تشخیص و ثبت علتهای معمول (تغییرات نرمال) یا علتهای خاص (تغییرات غیرعادی) که اگر ما حدی نداشته باشند ممکن است موجب بروز مشکلاتی در کیفیت محصول شود.
دوام ماشین آلات قابلیت اعتماد ابزار- تغییرات اپراتور و فاکتورهای دیگر می توانند روندها و تغییرات نامعقول را نشان دهند. بسته های نرم افزاری به آنالیز روندهای موجود که شامل بعضی از پیچیده ترین ابزارهای آماری هستند کمک می کنند. محاسبه محدودیتهای سیگما گام بعدی در اینجا می باشد. نتایج ما در جدول (5-5) نشان داده می شوند.
هدف (خط مرکز) |
000/20 |
تلرانس بالا |
000/5 |
تلرانس پایین |
000/5 |
حدود مشخصه بالا (USL) |
000/25 |
حدود مشخصه پایین (LSL) |
000/15 |
میانگین |
600/17 |
حدود سیگما |
140/3 |
سه سیگما |
421/3 |
بالا |
000/19 |
پایین |
000/16 |
دامنه |
000/3 |
CPK |
160/0 |
CP |
462/1 |
برای مثال 25 بلوک سیمان وزن می شوند که نتایج آن مقادیر زیر می با شد.
وزن:18,17,16,18,18,19,21,20,21,22,20,17,18,18,20,20,21,19,19,20,18,22, 19,19,211b
دامنه (حدود تغییرات): 0,1,1,2,0,1,2,1,1,1,2,3,1,0,2,0,1,2,0,1,2,4,3,0,2
جمع کل این مقادیر 481 و بزرگترین دامنه آن 6 است (از 16 تا 22)
برای محاسبه حدود کنترل بالا و پایین اول میانگین حدود تغییرات (دامنه) را پیدا میکنیم.
که در آن:
R: میانگین حدود تغییرات وزن
RS: مجموع دامنه (حدود تغییرات)
RN: شماره دامنه
حال میانگین وزنی را می یابیم.
که در فرمول فوق:
: وزن میانگین
MS: مجموع اندازه گیریها
MN: تعداد اندازه گیریها
فرمول محاسبه حد کنترل پائین (LC) عبارتست از:
E2: ثابتی از پک جدول آماری= 66/2 (برای اداده های انفرادی)
چنانچه داده های وزنی بجای اینکه وزنهای هر کدام از قطعات باشد، میانگین یک گروه فرعی (زیر گروه) باشد باید به یک جدول آماری رجوع کرد تا مقدار مناسب را برای آن بیابیم. این جداول را می توان در کتب آماری یافت.
و حالا،… ادامه محاسبه:
583/15= (375/1*66/2) – 24/19= LCL
(UCL)
فرمول محاسبه حد بالای کنترل عبارت از::
در اینجا محاسبه کننده حدود سیگما یک مقدار حدود سیگنا 14/1 یا یک مقدار سه سیگما 421/3 را نشان می دهد. وقتی که این مقادیر دو نمودار قرار می گیرند و جدول (6-5) را تحت پوشش قرار می دهند.
می توان مشاهده کرد هنگامی که تغییرات نسبتاً کوچکی درون سه سیگما قرار گرفته و بخشهایی هستند که از حدود قابل قبول که توسط مشتری تثبیت می شود خارج می شوند. این نشان می دهد که فرایند از توانایی بیشتری برخوردار نیست و نمی توان از آن استفاده کرد.
برای رضایت مشتری فرایند باید تحت کنترل باشد. در غیر این صورت قطعات معیوب برای تعمیر یا انبار به بیرون فرستاده می شوند. متمرکز شدن فقط بر عملکرد 6 سیگما برای یک سازمان قابل قبول نمی باشند. توانایی محاسبه حدود سیگمای یک فرایند این است که چطور به هدف (حدود قابل قبول) فرایندی که اجرا می شود نزدیک شویم. با یک تمرین کوچک شما می توانید نحوه تجسم و تصویر این محدودهها و ترمیم هیستوگرام را شروع کنید.
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
تئوری حسابداری
فصل اول:
1- روش اولین صادره از آخرین وارده و تولید ناخالص ملی :
این سوال پیش در آمدی است بر بحث پیامدهای اقتصادی که در فصل های بعدی آمده است . حسابداری اثباتی ( تئوری اثباتی ) چنین استدلال می کنند که تمام مقرارت حسابداری دارای عواقب اقتصادی می باشند و این عواقب را باید در زمانی که راجع به یک استاندارد یا یکی از مقررات ، تصمیم گیری می کنیم ، مد نظر داشت .
فصل بعدی ، بررسی هیئت استانداردهای حسابداری مالی را نشان می دهد که مسئولیت آنها بیان حقیقت است ، مهم نیست که چه نتایج اقتصادی را در بر دارد. این بیشتر در چارچوب مفهومی و با دقت توضیح داده شده است. هر چند Pilate و منتقدان FASBپرسیده اند که «حقیقت» چیست؟
نظر من این است هر چند برخی مواقع مشکل است که حقیقت حسابداری تعریف شود و مشکل است که در زمانهای مختلف سنجیده شود ، اما آن شناخته ترین موضوع می باشد . برای مثال ، ما همگی ارزیابی کردیم که حسابداری بهای تمام شده ی تاریخی، حقیقت را دربارة بهای جاری دارایی ها نمی گوید. حتی اگر چه ممکن است جوابهای دقیقی ازآنچه که حقیقت واقعی اقتصادی را تشکیل می دهد، نداشته باشیم. حتی اگروجود داشته باشد، من معتقدم که ما همگی تصدیق می کنیم که فهمیدن این موضوع ، توانایی ما را در تشخیص سرمایه گذاریهای خوب و بد بهبود می بخشد .
به طور واضح ،آن سهامداران حاضر قادر می سازد خبرهای بد را از به عنوان کسرسهام اعلام نماید . دردنیای امروز که افراد تنها به نتایج اقتصادی بی واسطه توجه می کند ،این همان حقیقت افشاء تعریف می شود ، به بعضی از افرادازآن آسیب می بینند در حالی که بعضی دیگر از آن منفعت می برند . اما اگر بررسی طولانی تری را اتخاذ نماید ، سهام داران حاضر ، به عنوان سهام دار شناسایی می شوند و جنبه های این گفتگو را تغییر می دهند بنابراین من بر این اعتقادم که این مشکلی را ایجاد نخواهدکرد یک توافق ملی را پایه ریزی می کند و اینکه ما باید حقیقت را بگوییم و نتایج را ادامه دهیم .
2- شرکت Allegheny Beverage
به طور کلی ، این مورد بر منافع عمومی قابل دسترس متکی می باشد اما در ابتدا توسط پرفسور جان شانک توسعه یافت . جزئیات بیشتر دربارة موفقیت شرکت Allegheny Beverage قابل دسترس می باشد که ممکن است از Clearing House قسمتی سهامداران بوستون ، MA 02163 خریداری شود .
این مورد شامل جزئیات شکایت تکمیل شده توسط SEC بر ضد شرکت و مؤسسه تجاری حسابرسان می باشد . آن هم چنین شامل فتوکپی مقاله ای است که در روزنامه Wall street در 21 ماه دسامبر سال 1973 ارائه شد ، می باشد که در آن Allegheny اذعان کرد که عملکرد ارزش فروش سال قبل از فروش آن کاملاً مستهلک کرده است . یک نکتة نوشته شده توسط یکی از دستیاران دانشجوی من ارائه شد که نتیجة واقعی موفقعیت ALLgheny به شرح زیر نشان
می دهد :
تصمیم ABC ، سرمایه ای کردن هزینه بهره برداری مشخص و بررسی هزینه های بازار می باشد. تمام قراردادهای مشروط فروش را برای فروش ماشین آلات نشان میدهد در حالی که درآمدسال 1971 بررسی نشده است . به راستی این تنها یکی از چندین کارهای نادرست مدیریت می باشد که در آن زمان تحت امنیت SEC قرار گرفته است
SEC یک درخواست در مقابل ABC در ماه می سال 1973 تهیه نمود که در آنabc مسئولیت نقض کردن قوانین اوراق بهادار مثل تقلب و متزلزل کردن بخشها را بر عهده گرفت هزینه های که به طور غیر قانونی ایجاد شد باعث شدکه ارزش سهام افزایش یافت و سودهای در سال 1971 از طریق استفاده از کارهای چون حساب سازی ایجاد شود آن هم چنین اظهار کرد که رئیس شرکت به طور غیر قانونی 540000 دلار از صندوق های شرکت به عنوان سوء استفاده شخصی برداشت نموده است و هزینه بعدی این بود که 10 میلیون اوراق قرضه به طور نامشروع توسط Valu Vend در معرض فروش قرار گرفت و اظهار داشت که اوراق قرضه از طریق یک معامله ساختگی و با استفاده از مشارکت های ساختگی فروخته شدند. تقاضا ABC به خاطر جلو گیری از تخلفات بیشتر اقدام به دستیابی به یک دستورالعمل که ABC را مجبور می سازد گزارشات خود را بر اساس آن تهیه نمایند او اظهار داشت که این گزارشات گمراه کننده است و آنرا باید تصحیح نماید . در ژانویه سال 1975 دادگاه دولت مرکزی فقط به این بسنده کرد و بر اساس آن رأی صادر نمود که در آن ABC ، در رابطه با اوراق قرضه منع شده است .
علاوه بر این ، این دادگاه هم چنین دستور داد که رئیس باید 70000 دلار به ABC بپردازد تا سوء استفاده شخصی از صندوقهای شرکت را جبران نماید و25000 دلار جداگانه تهیه شود تا به اشخاصی که سهام آورده اند پرداخت شود و به خاطر رها شدن از فشار شرکت سهام را بازخرید نمایند. ABC حسابرسی را انجام داده و متوجه شد که 540000 دلار که توسط رئیس کلاهبرداری شده است باید در حقیقت باز پرداخت نماید ، ABC یک کمیته رسیدگی مستقلی پایه ریزی کرد تا روشهای حسابداری اش را تعدیل نماید.تاگزارشات مالی که توسط SECتأیید شده بود تهیه نمایند. ABC بدون در نظر گرفتن هزینه های کلاهبرداری دستورات دادگاه تأیید نمود در گزارش سالانه اش در سال 1975 ، ABC اظهار کرد که نماینده مستقل ویژه مبلغ 54000 دلار از رئیس شرکت دریافت نماید ولی هیچ مبلغی بابت خسارت دریافت نشده است. ABC یک کمیته رسیدگی مستقل پایه ریزی کرد و شرکتهای Benjamin Botwinnick به عنوان حسابرسان جدید جایگزین شدند . از این رو صورت های مالی سال 1971 تعدیل نشدند . در ماه اکتبر سال 1973 یک سهامدار و یک کار مند در مقابل حق ABC از تمام ساکنان میشیگان دلیل آنها خرید سهام عمومی که ABC بین آوریل سال 1971 و می 1973 خریداری نمود . اظهارات آنهاهمانند درخواست ABC بودو خساراتهای از بابت خرید سهام ABC باقیمت های بالا وهمچنین مبالغی از بابت کلاهبرداری مطالبه نمودند.
از این رو ، حرکت هایی برای ایجاد یک گروه ملی و گسترش گروه های مختلف تأیید نشد .بنابراین هر گونه نتیجه ای از این درخواست ، هیچ تأثیریبر روی شرکت نداشته است . ABC تنها شرکتی نبود که رسماً محاکمه شد حسابرسان شرکت Benjamin Botwinicle به خاطر اخلاق حرفه ای شرکت را به دادن اطلاعات غلط و گمراه کننده محکوم نمودند. آنها هیچ کار جدیدی که نیاز به تهیه گزارش به SEC در یک دوره 10 ماهه داشته باشد را قبول نکردند . شرکای مسئول ABC بایستی حداقل در 100 ساعت از دوره های آموزشی و سمینارها در رابطه با موضوعات حسابداری عمومی و حسابرسی که در سالهای بعد برگزار می شود شرکت کنند . همه شرکاء بایستی 40 ساعت و یا دوره های آموزشی مربوطه بعدی که در طی 5 سال برگزار شود شرکت نمایند .Poor Benjamin اسمش بد نام شدو از زمانی که کار حسابداری شرکت abc را بر عهده گرفت ، کار حسابداری دیگری انجام نداده بود. سرانجام یک بانک و دو شرکت دیگر به خاطر خلافهای بیشتری که در نتیجة نقش شان دررابطه با معامله اوراق قرضه ساختگی داشتند بر کنا ر شدند . یکی از شرکت ها نیز به طور رسمی باز خواست شد . این کار قابل ملاحظه بود چرا که این اولین بار بود که چنین شرکت هایی و نه منحصراً شرکای آنها بازخواست شدند . به عنوان یک توضیح اضافی ، ABC ضرر خالص 5/12 میلیون دلاری را در سال 1972 نشان داد که 8 میلیون دلار از آن به خاطر هزینة کسر شده ، هزینه های مالی معوق قبلی بود و کاهش ارزش موجودی ها در اثر استهلاک و ذخایر مربوط به قراردادهای بخش Valu Vend را منعکس می کرد . نکته اخلاقی این داستان در اینجا ممکن است بیشتر از سایر موارد وجود داشته باشد .
برای یک گزارش از این مورد یا موارد متشابه می توانیم از شکل ظاهری متفاوتی استفاده کنیم .من معمولاً تعریف حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی که وقایع را گزارش می کند ، شروع می کنم . سپس شروع به توسعه رویدادهایی که گزارش شده اند ، می پردازم . من متذکر شدم که گزارشات ما بر معاملات مبتنی بر حوادث متمرکزشود وما حوادثی مثل تورم و تغییر مدیریت را نادیده می گیریم . سپس من می پرسم که چه موقع یک رویداد شناسایی می شود . حسابداران جدید و حتی بعضی دانشجویان که هیچ چیزی جز رعایت بدهکاری های و بستانکاری نمی دانند و تحت تأثیر زمان دقیق شناسایی درآمد که در کتاب استاندارد نوشته شده است قرار می گیرند. آن مانند یک شوک آرام به آنها است زمانی که یاد می گیرند چگونه درآمد را شناسایی کنند و آن را توسعه دهند . یک مورد مثل Allegheny Beverages یا مورد بعدی یعنی گروه شش پرچم در تکزاس و یا مجموعه ای از موارد دیگری ممکن است، وجود داشته باشد تا مشکلاتی که مدیریت و حسابدارانشان با آن در تصمیم گیری که آیا یک اتفاق ویژه در صورت های مالی شان شناسایی شده است ، روبه رو هستند را روشن نمایند . سوالات ویژه ای که در اینجا پرسیده می شود جامع نمی باشد . اما روشهایی را که ممکن است استفاده نمایندکه یادگیری مفاهیم مشکل را در آغاز این فصل تقویت کند ، جوابهای کوتاه به شرح زیر است :
1- رویکرد استقرایی که با یک تعریف که در GAAP گنجانده شده است ، شروع می شود و به طور منطقی آنچه که باید در این مورد خاص انجام شود را نشان می دهد . یک رویکرد استقرایی ممکن است به وسیلة بررسی آنچه که در رابطه با کار آن صنعت می باشد ، شروع شود و یک قانون کمی از آن استنباط می گردد . استقراءبا مشاهده شروع می شود اما آنها مشاهدات ضروری نیستند که یک شخص به وسیله مشاهدة آنچه دیگران انجام می دهند ، بیان می کند . شخص می تواند مجموعه ای از فرضیات را بسازد و یک قانون کلی از آن استنباط کند . آنها به کار صنعت اعتماد دارند . آنها می تواند به کار دیگر صنایع نگاه کنند . آنها می توانند برای هر کشور قوانین ویژه ای را ایجاد نمایند . آنها ممکن است که از کد مالیاتی برای عقاید خود استفاده کنند . به طور خلاصه ، آنها می توانند هر یک از رویکردها که در این فصل توضیح داده نشده است را رسیدگی نمایند .
2- این مورد دارای مفاهیم اخلاقی است . یک بدگمانی واضع نسبت به مدیریت که سعی
می کند تا درآمدش را بیش از واقع جلوه دهد وجود دارد. از طرف دیگر، درنتیجه مباحثه با حسابرسان، هر چیزی دربارة شرکت های تابعه افشاء شده است . آیا این کافی است که جزئیات را با یک توصیح اضافی درباره اینکه چگونه شخص درآمدش را بیش از واقع بالا ببرد ، آشکار سازیم ؟ آیا یک شخص از افشای عادلانه در اینجا سخن می گوید به حسابرسان یک جابجائی تکنیکی از این کلمه را ارائه داده اند . من دوست دارم این جابجایی را با تعریف متعارف تری مقایسه کنم . آیا کار مدیریت می تواند تنها با توصیف کردن کارهایش برای صاحبان سهام عادلانه باشد .
3- این سوال ، همانند سوال قبلی است . با شروع دربارة انتشار سهام آیا این کافی است که صاحبان سهام را با یک معمای مشکل رو به رو شوند یا بایستی مدیریت آنها را با یکدیگر قرار دهد ؟
4- نظریه پردازانی که درباره کارایی بازار بحث می کنند که به طور میانگین ، سرمایه گذار نباید با چنین معماهای مشکلی در مرحله اول روبرو شوند سرمایه گذاران خبره و ماهر کاملاً قادر هستند که در کنار یکدیگر قرار دهند تا تحت بهترین شرایط ، مدیریت ممکن است برای آنها زمان و انرژی را ذخیره کنند و تعداد زیادی از سرمایه گذاران علی رغم انتقادهای که وجود دارد به تئوری خود ادامه می دهند وحسابرسان احتمالاً حق دارند که دربارة آن نگران باشند .
5- یک راه حل ترکیبی بایستی به راه حل استقرایی با استفاده از اصول و شروط اصلی استانداردهای نزدیک باشد یک راه حل معنایی باید بدنبال بدست آوردن مادة اصلی اقتصادی از معامله باشد . یک راه حل برنامه ای باید به این انتشارات مانند پیامدهای اقتصادی گزارش معامله در یک روش ویژه نگاه شود .
3- شش نشانه(پرچم) در تکزاس :
به طور کلی این مورد بر پایه منابع قابل دسترس عمومی می باشد . اما از اصل این مورد را جان شانک تحت عنوان « شرکت سهامی بزرگ جنوب غربی » از دانشکده هاروارد ارائه نمود ( 542-172-9 )
این مورد بیشتر توسط پرفسور کین فریز و جان شانک توسعه یافت و در گزارش مالی شرکت توسط Mark E Haskins Keneth R Ferris .E. Richard Brownlos ظاهر شد. این مورد در تعدادی مورد همراه با انتشارات موجودتوسط شرکت Allegheny Beverage ارائه شد . آنچه که با ایجادارزش افزوده می گردد . حقیقت این است که شرکت سهامی بزرگ جنوب غربی یک شرکت تابعه از شرکت پنسیلوانیا می باشد .
همان طور که پرفسور شانک در تفسیرش دربارة این مورد متذکر شد که فروش ظاهری اقدامی است که در یک معامله صوری اوراق بهاداری را می فروشد . تکزاس در تاریخ 6/3/69 به راه آهن مرکزی Penn ( مبتنی بر اصل تلفیقی ) اجازه داد که تا گزارش خود را اعلام نمایدو آنرا برای سه ماه دوم سال 1969 ( اگر چه فروش در اصل گزارش موقت شرکت افشاء نشده بود ) رسیدگی کند و بنابراین به تعویق انداختن آگاهی عمومی از خطرات موقعیت مالی راه آهن مرکزی Penn باعث شد که سرانجام چند ماه بعدتر به بزرگترین ورشکستگی را منجر شود.
سوال این است که آیا معامله در واقع یک فروش بودو یا همان طور که نویسندگانی مثل پیت ومارویک استدلال کردند ، یک معامله ساختگی بود . در حالی که SEC سه سال بعد آن را اثبات کرد. در این سطح ، هیچ چیز غیر معمولی دربارة فروش وجود ندارد . این یک حوزة فروش است که در یک نرخ بهره نرمال معقولی برای یک دوره به اوج می رسد . اما توضیح اضافی دو چیز را آشکار می کند که ممکن است دارای سیگنالهای هشداری باشد .
اولاً ، اموال شرکت تضامنی که بر اساس تغییر قیمتها فروخته شده است به عنوان شریک ضامن عام می باشد . بنابراین یک معاملة مربوط که در اینجا پنهان شده است ، وجود دارد .
دوماً شرکت تضامنی در فروش ظاهری اوراق بهاداری به دیگران می فروشد به عبارت دیگر ، یک روش برای تفسیر آنچه ممکن است واقع شود این است که به طور ساده یک شرکت سهامی ساختگی پایه ریزی کرد که قادر باشد سود را شناسایی کند آنچه در توضیح اضافی پنهان شده است ، این حقیقت است که پایه ریزی فروش در طی یک دورة 35 ساله انجام شده است . این ممکن است به وسیله تقسیم سود توسط پرداخت های اصولی ایجاد گردد . فهرست های ارزش کنونی می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا نشان دهد که برای پرداخت های سالیانه حدوداً 8 میلیون دلاری مورد نیاز است که اصل و بهره را پرداخت نماید تا سند را تسویه حساب کند یعنی 8/2 میلیون دلار تخفیف 5/6 درصدی برای 35 سال حدود 38 میلیون دلار می باشد. این پول بر اساس اقدامی به وجود می آید که معامله گر اوراق بهاداری شرکت تضامنی را می فروشد . آن توسط شرکت تضامنی شریک ضامن عام پرداخت می شود . در این رویداد ، پولی را که بر اساس معامله اوراق بهادار با دیگران به وجود می آید ، بی نتیجه می ماند و به شریک ضامن عام برمی گردد . من آن را در زمان تدریس کردن این مورد که مالکان اصلی شش نشانه(پرچم) بودند ، آشکار نکردم من احساس می کنم وقت کافی برای فکر کردن دربارة افشاء انتشارات شناسایی درآمد وجود دارد . تنها در پایان ، بعد از اینکه من از کلاس خواستم که رأی گیری کنم، من بقیه داستان را افشاء می کنم . من معتقدم که مهم است که به فقدان جزئیات افشاء مربوط به معامله تاکید کنم لزوماً روش حسابداری صحیح برای این معامله تغییر نمی کندبلکه نیاز به یک افشاء سازی عادلانه وجوددارد .
4-شرکت Elmo ( نوامبر 1973 – شماره 4 )
الف)حسابداری جریمه را زمانی به عنوان یک هزینه دورة کنونی در نظر می گیرد که جریمه در نتیجة یک رویداد غیر معمولی که در یک دوره اتفاق می افتد ، مورد توجه قرار می گیرد . از آنجا که جریمه موضوعی است که دارای ماهیت غیر تکراری است و یک قلم غیر مترقبه را به عنوان یک بخش قبل از اقلام غیر مترقبه نشات داده می شود . بخش تجهیزات کنترل آلودگی هوا از به وجود آمدن جریمه های بیشتر جلوگیری می کند . این احتمالاً مهمترین کار است که مورد توجه و ملاحظه قرار می گیرد .
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
بررسی طرح پیشنهادی دولت انگلستان برای حسابداری و گزارشگری مالی وابسته به بخشها
( departmental financial accounting & reporting)
اصول و رویههای تلفیق دربخش دولتی انگلستان
(دیوید هیلد و جورج جورجیو)
اهم نکات مقاله :
اصلاح حسابداری بخش دولتی در کشورهای صنعتی به یکی از اجزاء قابل تشخیص در مجموعه اصلاحات « بازار-محور» نوظهور در مدیریت بخش عمومی تبدیل شده است.جنبة کلیدی این اصلاحات،تبدیل مبنای حسابداری از مبنای سنتی نقدی به مبنای تعهدی میباشد.مبنای تعهدی در حسابداری بخش خصوصی این کشورها نیز بنا به مجوز اصول پذیرفته شدة حسابداری ازگذشته تا بحال بکار گرفته شده است.
در این مقاله با توجه به طرح پیشنهادی دولت انگلستان برای حسابداری و بودجهبندی بر مبنای منابع( Resoure Accounting and Budgeting) ،به موضوعاتی دررابطه با تلفیق اشاره میشود که هم با اهمیت وهم مشکل زا میباشند پس از مرور تجربه بخش خصوصی در رابطه با تلفیق ،این مقاله به بررسی دقیق ساختار دولت مرکزی انگلستان میپردازد و در ادامه، دامنه محدود تلفیق که توسط خزانه داری انگلستان پیشنهاد شده است و به عنوان مبنای ایجاد حسابهای منابع وابسته به بخشها (Departmental Resource Accounts) بکار خواهد رفت،مورد انتقاد قرار میگیرد.
در این مقاله همچنین توجه خواننده به ساختار پیچیدة ارائه خدمات عمومی و بسیاری از کارهای انجامی توسط سازمانهای شبه عمومی ( quasi – public organisations ) جلب خواهد شد.لازم به ذکر است که سازمانهای شبه عمومی هم خارج از محدوده پیشنهادی برای بخشها وهم خارج از محدوده حسابهای ملی کل دولت قرار دارند.و در خاتمه بایدگفت که این مقاله،موضوع مربوط به حسابهای کل دولت را مورد بررسی قرار نمیدهد.
1) پیشگفتار
در سالهای اخیر تغییرات با اهمیتی در رابطه با حسابداری دولتی در کشورهای مختلف بوقوع پیوسته است.در انگلستان ،این تغییرات در قالب مجموعهای با عنوان حسابداری وبودجهبندی بر مبنای منابع ( RAB) گنجانده میشوند.مقاله ایکه پیشرو دارید،گستره واشکال مختلف تلفیق با حسابداری وگزارشگری مالی دولت بر مبنای تعهدی را مورد توجه قرارداده است.
در این مقاله در عین حال که به پیشرفتهای کشورهای دیگر به گونه مناسب توجه میشود، اهمیت موضع باعث میشود جهت پربارتر کردن آن ویژگیهای خاص انگلستان مورد بحث و بررسی ویژه قرار گیرد.
در این رابطه ضروریست که برخی واژگان خاص انگلستان تعریف شدند.یکی از این اصطلاحات،حسابداری بر مبنای منابع (Resource Accounting) ( RA) است که به تنظیم الزامات حسابداری و گزارشگری دولت مرکزی با الزامات حسابداری و گزارشگری دولت مرکزی با الزامات حسابداری و گزارشگری شرکتهای مشمول قانون (1985- 1989 ) اشاره دارد، شرکتهای اخیرالذکر از مجموعه اصول ورویه هایی پیروی میکنند که طبق عرف معمول،رویههای پذیرفته شدة حسابداری انگلستان نامیده میشوند.( UK GAAP) .عنصر با اهمیتی که در این رابطه وجود دارد عبارتست از تغییر مبنای نقدی به تعهدی .هرچند در مدارک مربوط به خط مشی خزانهداری به صراحت عنوان شده است که حسب تفاوتهای موجود بین بخش خصوصی و دولت مرکزی که ناشی از شرایط مختلف آنها است.
احتمال دارد تعدیلاتی در رویههای پذیرفته شده حسابداری انگلستان ضرورت پیدا کند ویا اینکه مستلزم افزودن پیوستهایی به آن باشد اما با این وجود، در راهنمای ارائه شده از سوی خزانهداری تغییر از مبنای نقدی به تعهدی گنجانده شده است.این راهنمای ارائه شده از سوی خزانه داری تغییر از مبنای نقدی به تعهدی گنجانده شده است،این راهنما به تصویب هیئت مشورتی گزارشگری مالی ( FRAB ) که توسط خزانهداری منصوب شدهآند نیز رسید است. این هئیت در آؤریل 1996 از سوی خزانه داری ایجاد گردید تا به عنوان عنصری مستقل در فرآیند نظارت بر حسابداری و گزارشگری دولتی عمل نماید،همانطور که گفته شد هیئت مذکورراهنمای منتشر شده توسط خزانه داری – در جولای 1997 – را مورد تأیید قرار داد و پس از این راهنما بطور رسمی انتشار یافت و در آوریل 1998 نیز اصلاحیهای جهت بهنگام کردن این راهنما به آن افزوده گردید.
بودجه بندی بر مبنای منابع( Rsorce Budgeting) ( RB) دارای دو جزء به شرح زیر است:
نخست ،مدیریت و اجرای فرآیند برنامهریزی مخارج عمومی بر مبنای یک منبع، و دوم رآیگیری سالانه پارلمان بر مبنای یک منبع ( به عبارت دیگر،تصویب مخارج) .در این رابطه لازم به ذکر است که خزانهداری به دفعات تأکید کرده است از آنجایی که وظیفه اجرای هر دو جزء بودجه بندی بر مبنای منابع ( RB ) را بر عهده دارد، بنابراین کنترل نهایی براصول حسابداری دولتی را نیز باید در اختیار داشته باشد.
هدف این مقاله عبارتست از ارزیابی طرح پیشنهادی دولت انگلستان برای حسابداری و گزارشگری مالی وابسته به بخشها( departmental financial accounting & reporting) ودراین ارزیابی توجه اصلی بر مرزبندی انجام شده در این طرح برای تعیین حدود شخصیت گزارشگر تلفیقی معطوف میباشد « بهعبارت ، تعیین حدود شخصیت تهیه کننده « حسابهای تلفیقی منابع وابسته به بخشها» ( Consulidated Departmental Resource Accomnts- ( DRAs) .باید توجه داشت که در اینجا،موضوع تلفیق کردن تمامی حسابهای منابع وابسته به بخشها ( DRAs) با سایر حسابهای موجود درمجموعة « حسابهای کل دولت »Government Accounts- of- whole) مد نظر نیست. با این حال یک پیوند بین این موضوعات وجود دارد. چرا که خزانه دای صراحتاَ ارتباطی بین حسابداری بر مبنای منابع ( RA) و الزمامت اطلاعاتی موضوعات کلان مالی ( macro- fiscal) برقرار ساخته است.لازم به یادآوری است که الزامات اخیرالذک از استاداردهای بینالمللی آماری در خصوص حسابهای ملی وبویژه سیستم ارزیابی حسابهای ملی – 1995 – استخراج شدهآند.( Eurastat 1996 و luder و Jones )
سایر مطالب این مقاله به شرح زیر است:
بخش 2) مرور طرح پیشنهادی دولت انگلستان درخصوص تلفیق
بخش 3) بررسی موضوعات اساسی در رابطه با مربوط بودن تجربة بخش خصوصی در این زمینه و همچنی بافت ویژه بخش عمومی انگلستان .علاوه بر این،تجربة بینالمللی در این زمینه نیز مورد بحث قرار میگیرد.
بخش 4) نتیجهگیری درخصوص پشرفتهای انگلستان در این رابطه که نیاز است در بافتی گسترده تر از اطلاحات مدیریت مالی در دولت مرکزی استقرار یابد.
در اینجا لازم بذکر است که این مقاله به موضوعات با اهمیتی همچون خاستگاه این اصلاحات وارتباط آن با مدیریت نوظهور بخش عمومی (New punblic Management) ( NPM) نمیپردازند.
ولی با اینحال باید یادآور شد که معمار این اصلاحات در انگلستان ( 1996 و 1995وL ikierman) بارها و بارها به تشریح و توصیف حسابداری و بودجه بندی تعهدی به عنوان بازتاب کننده یک گرایش بینالمللی و همچنین جزء کلیدی دستور کار مدیریت نوظهور بخش عمومی پرداخته است.
2) طرح پیشنهادی دولت انگلستان برای تلفیق دربخش عمومی
طرح حسابداری و بودجهبندی برمبنای منابع (RAB) در نوامبر 1933 توسط وزیر دارایی به آن درجولای 1994 توسط خزانهداری و درقالب یک پیشنویس (Green paper) جهت رایزنی عمومی منتشر شد. دراینجا به منظور تشریح فصل این موضوع با ارائه 3 نموداریکه در ادامه ارائه خواهد شد، توجهتان به موضوعات کلیدی مربوط به محدوده تلفیق هریک از حسابهای منانقع وابسته به بخشها (DRA) جلب خواهد شد.